آموزش جنسی با تربیت جنسی متفاوت است. تربیت جنسی از دوران کودکی آغاز میشود، اما آموزش جنسی باید از آغاز پیدایش علائم دوران بلوغ شروع و ادامهدار شود.
این آموزش شامل آگاهی از نشانههای بلوغ، آشنایی با بیماریهای مقاربتی همچون ایدز (آگاهی به نوع انتقال و درمانپذیر نبودن آن)، آشنایی با وسایل پیشگیری از بیماریهای مقاربتی همچون غلاف پوششی، پیامدهای دوستیهای دوران نوجوانی ، سوءمصرف مواد مخدر و... است که به تناسب سن نوجوان همراه با رعایت ارزشهای دینی و اخلاقی باید توسط والدین و مشاوران مدارس صورت گیرد.
بهترین سن برای شروع آموزش مسائل جنسی به دختر نوجوان از سنین نه و ده سالگی و در پسر نوجوان از دوازده سالگی است. والدین قبل از شروع علائم بلوغ باید فرزندشان را تا حدودی با نشانههای آن آشنا سازند چرا که طبق آمار به دست آمده 11 درصد پسرها و 36 درصد دخترها با شروع علائم بلوغ دچار سردرگمی و گم گشتگی هویت شده و احتمال خودکشی در آنها بالاست.
متاسفانه ارتباط نداشتن صحیح والدین با فرزندان و عکسالعملهای نادرست آنها موجب شده است که فرزندان برای یافتن پاسخ پرسشها و مشکلات جنسی خود کانالهای ماهوارهای، فیلمها، مجلات مبتذل و غیراخلاقی، برخی سایتها و بخصوص دوستان ناباب را که خطر شیوع ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از رفتارهای پر خطر را افزایش میدهد، منبع اطلاعاتی خود قرار دهند که این موضوع میتواند جوان و شریک آینده زندگیاش را در معرض بیمارییهای مقاربتی قرار داده و حتی به مشکلات روانی مربوط به رفتارهای ناهنجار جنسی دچار کند. در واقع باورهای غلط درخصوص موضوعات جنسی از دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و بر عملکرد جنسی در دوران بزرگسالی تاثیر میگذارد.
متاسفانه دانشآموزانی در مقاطع دبستان هستند که با ترس و وحشت، خود را قربانی سوءاستفادههای جنسی از سوی غیرهمجنسان معرفی میکنند و از پیامدهای زیانبار تکرار روابط نادرست و نامشروع جنسی میپرسند و اینکه چگونه این موضوع را با خانواده خود در میان بگذارند. در واقع اینها فرزندان همان خانوادههایی هستند که بهدلیل شرم و حیای نابهجا پرسش و کنجکاوی جنسی فرزندشان را بی پاسخ گذاشته و یافتن جواب را به خود آنها واگذار کردهاند. حالا این خانوادهها فرزندان قربانی شدهای دارند که خود از آن بیاطلاع هستند! فرزندانی با روحیهای بیمار و آیندهای نامعلوم.
بسیاری از والدین گمان میکنند که آموزش مسائل جنسی را میتوان در گفتوگویی کوتاه و در یک مرحله خلاصه و بازگو کرد. اما باید بدانید ارائه آگاهیهای جنسی به فرزندان باید آرام آرام و از دوران کودکی و به تناسب سن فرزند در اختیارش قرار گیرد.
وقتی نوجوانی در مورد این مسائل از والدین خود پرسشی دارد، والدین باید بدون نگرانی و خجالت با ظرافت به گفتههای نوجوان گوش داده و نه آن را انکار کنند و نه به آن دامن زنند، بلکه پاسخی منطقی دهند. لازم است بدانید شرم و حیای نابجای والدین در حین پاسخ به سوالات جنسی نوجوان موجب خجالت فرزند و مانع ادامه پرسش و پاسخ میشود.
نوجوان در دوران بلوغ از نظر شناختی توانمند میشود و گاهی برخی از نوجوانان تازه بالغ شده با دیدن برخی فیلمها یا پوشش نامناسب تحریک شده و خیالپردازی میکنند. در این مواقع والدین باید صادقانه با نوجوان صحبت کرده و به او بگویند اگر مشکل یا احساسی در تو ایجاد شده برای هر انسانی در این سن اتفاق میافتد و اگر سوالاتی درباره بلوغ جنسی یا جسمیاش داشت به تناسب سن برایش تشریح کنند و این را بدانند وقتی فرزند پرسشی دارد، آمادگی شنیدن پاسخی صحیح دارد و نباید در این مورد طفره رفت. البته نوع پاسخ نباید کنجکاوی نوجوان را تحریک کرده و او را به مرحله تجربه بکشاند.
به گفته رفتارشناسان بهترین روش برای کنترل دگرگونیهای روانی و جسمی نوجوان در دروان بلوغ سرمایهگذاری ورزشی، تحصیلی و شرکت در فعالیتهای گروهی و ارائه آزادیهای مجاز درچارچوب خانواده است. گاهی والدین ترجیح میدهند مسائل جنسی را در زمان ازدواج فرزندشان مطرح کنند، اما به گفته ایماننژاد اگر در سن مناسب نوجوان را به مسائل جنسی آگاه نسازیم، احتمال بروز مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی افزایش یافته و در آینده مشکلات زناشویی و در نهایت طلاق و متارکه رخ خواهد داد و اگر زودتر از موعد فرزندمان را در جریان این نوع مسائل قرار دهیم، زمینه بروز بلوغ زودرس جنسی او را فراهم کردهایم. اما به گفته این روانشناس اگر فرزندمان خجالتی بود و پدر و مادر توان برقراری ارتباطی صمیمانه با او را نداشتند بهتر است از یک روانشناس کمک بگیریم.