امروزه پیشرفت سریع دنیا در حیطه ارتباطات، خانواده ها و فرزندان آن ها را در معرض هجوم فراوان اطلاعات مناسب و نامناسب قرار داده. همین طور محدوده روابط و وسایل ارتباطی با گستردگی و پیچیدگی بسیاری مواجه شده و دنیای فرزندان ما از محدوده کوچک خانه و مدرسه بسیار فراتر رفته و پای تبادل افکار و اطلاعات حتی به آن سوی مرزها هم کشیده شده.
این مسئله در کنار جوانب مثبتی که دارد، عواقب خطرناکی هم برای خانواده ها و فرزندان آن ها دارد.
بعید نیست در این گیر و دار، عواقب سوء وضعیت نابسامان مسائل جنسی در دنیای غرب، آلودگی ها و لغزش ها و بیماری های ناشی از این انحرافات دامن گیر خانواده و فرزندان ما نیز بشود.
در چنین اوضاعی اولین و سودمند ترین اقدام از طرف والدین توجه بیشتر به آموزش و تربیت جنسی است.
تربیت جنسی، پروردن و اوج دادن به رفتارهای جنسی نیست بلکه پرورش،تعدیل و جهت دهی است.
منظور از تربیت جنسی در واقع هدایت درست احساسات جنسی فرزندان در مسیری است که موجب شکوفایی و رشد آن ها شود.
متاسفانه در جامعه ما گاه بزرگ تر ها نقش ضعیفی در تربیت جنسی فرزند خود عهده دار می شوند و بیشتر آموزش های موجود به شکل غیر رسمی در بین دوستان و همسالان رد و بدل می شود.
ریشه اختلالات و انحرافات جنسی در کودکی
گر چه اغلب مشکلات جنسی در دوره بزرگسالی به وجود می آید، اما ریشه واقعی و علل اصلی این مشکلات در مسائل دوران کودکی و نوجوانی و عوامل تربیتی آن دوران نهفته است. والدین باید با شناخت این عوامل، توجه به آن ها و پیشگیری از وقوعشان، زندگی جنسی سالمی را برای فرزندان خود فراهم کنند.
عواملی چون:
1) انزوای کودکی
کودکانی که در طفولیت و کودکی برای مدتی طولانی از دیگران جدا بوده اند، در روند تعامل روانی- جنسی خود دچار مشکل می شوند. گاه مشکلات بزرگسالی در واقع جبران محرومیت های عاطفی دوران کودکی است.
2) اتفاقات خاص در دوره کودکی و نوجوانی
یک اتفاق جنسی، هر چند به ظاهر ساده و کوچک در دوره کودکی و نوجوانی ممکن است بر رفتارهای بعدی فرد تآثیر بگذارد. مثلا همجنس گرایی اغلب در مواردی شروع می شود که فرد در دوان کودکی درگیر یک رابطه جنسی شده و یا حداقل فرد بد آموزی داشته باشد. ضربه زدن به پشت کودک، دردی توام با لذت در او ایجاد می کند و در برخی کودکان موجب انحراف جنسی به صورت تمایل به خودآزاری می شود.
اگر کودک شما سوالاتی را در این رابطه از شما نمی پرسد، به این معنا نیست که او هنوز کوچک است، بلکه به این معناست که نمی داند چگونه سوالات خود را از شما بپرسد یا احساس کرده شما در پاسخ به این مسائل بی میل هستید یا از طرح این مسائل ناراحت می شوید. صبر کردن تا بلوغ برای شروع صحبت در مورد مسائل جنسی و و عدم وجود فضای ارتباطی مناسب برای طرح شدن سوالات احتمالی می تواند زمینه مشکلات جدی را فراهم نماید.
3) الگوسازی جنسی نادرست و شکست در همانند سازی
همانند سازی همان الگو گیری دختر از مادر و پسر از پدر است. این الگو قرار دادن شامل نحوه صحبت کردن، حرکات، تفریح، بازی، پوشش، آرایش و رفتارهای دیگر است. عدم موفقیت در گرفتن الگوهای مناسب و نقش های صحیح جنسی، ممکن است سبب اختلالات جنسی شود.
4) نداشتن اطلاعات درست
دسته ای از منحرفان جنسی کسانی هستند که فهم درستی از مسائل جنسی نداشته و در دوران کودکی از آموختن این گونه مسائل به شدت ترسانده و منع شده اند.
5) ترس از مسئولیت
گاه ترس از عهده دار شدن مسئولیت به عنوان یک فرد بزرگسال و رشد نکردن کافی و درست شخصیت فرد، زمینه ساز انحراف می شود.
بعضی از والدین تصور می کنند که اگر با فرزندان در مورد مسائل جنسی سخن نگویند، افکار جنسی در کودکان تقویت نمی شود و آن ها به رفتارهای جنسی وسوسه یا علاقه مند نخواهند شد.
اما حقیقت این است که کودکان از زمانی که در سال های ابتدایی زندگی، قدرت تشخیص پیدا می کنند سوالاتی درمورد مسائل جنسی در ذهن خود دارند.اگر کودک شما سوالاتی را در این رابطه از شما نمی پرسد، به این معنا نیست که او هنوز کوچک است، بلکه به این معناست که نمی داند چگونه سوالات خود را از شما بپرسد یا احساس کرده شما در پاسخ به این مسائل بی میل هستید یا از طرح این مسائل ناراحت می شوید.
صبر کردن تا بلوغ برای شروع صحبت در مورد مسائل جنسی و و عدم وجود فضای ارتباطی مناسب برای طرح شدن سوالات احتمالی می تواند زمینه مشکلات جدی را فراهم نماید.