پرخاشگری معمولا از زمانی در کودک آغاز میشود که کودک توانایی بروز رفتارهای خشونتآمیز را داشته باشد، بنابراین از 2 سالگی کودکان میتوانند براحتی این رفتارها را از خود بروز دهند.
شدت این رفتار در پسران بیش از دختران است و به طور کلی اضطراب نیز در کودکان زیر 5 سالی که از خود خشونت بروز میدهند، دیده میشود. به طور کلی پرخاشگری کودک میتواند متاثر از چند عامل مختلف باشد. وقتی عوامل محیطی باعث بروز پرخاشگری میشوند
یکی از عوامل بروز این رفتار، دلایل اکتسابی است که آن نیز متاثر از چند عامل است:
مشاهده رفتارهای خشونتآمیز:
یکیاز دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان، یادگیری است یعنی اگر کودک شاهد رفتارهایخشونتبار پدر و مادر با افراد دیگر باشد، اینگونه رفتار را فرامیگیرد. بنابراین کودکاناز طریقمشاهده، رفتارهایوالدین را میآموزند و همانند الگوهایخود رفتار میکنند.
مشاهده فیلمهای خشونتآمیز:
متاسفانه تعداد زیادی از والدین، برنامههای خشونتآمیز مورد علاقهشان را در کنار کودکان تماشا میکنند. این مساله علاوه بر اینکه باعث رفتار خشونتآمیز در کودکان میشود، موجب بروز علائم اضطراب در آنان نیز میشود. بنابراین نیاز است والدین براساس علاقه خود و فرزندانشان زمان خاصی را برای دیدن این فیلمها اختصاص دهند و به هیچ وجه اینگونه فیلمها را همراه کودکانشان نبینند.
استفاده از بازیهای خشونتآمیز:
استفاده از بازیهای خشونتآمیز مانند پلیاستیشن یا بازیهای کامپیوتری که عمدتا با زد و خورد شدید همراه است نیز باعث بروز علائم خشونتآمیز در کودکان میشود. البته چنانچه خانوادهها بخواهند یکباره این صحنهها را از برنامه روزانه کودکانشان حذف کنند، با مخالفت شدید مواجه خواهند شد. بنابراین خانوادهها برای کاهش این رفتارها باید سعی کنند، آرامآرام و پلهپله دیگر موضوعات مورد علاقه کودکشان را برایش جایگزین کنند. به عنوان مثال اگر کودکی علاقه به فوتبال یا ماشین بازی دارد، سعی کنند سیدی اینگونه بازیها را جایگزین کنند. این روند باید آنقدر آرام صورت گیرد که حداقل مخالفت از سوی بچه صورت گیرد.
شرطی شدن کودکان:
در این حالت، کودک شرطی شده است تا در مقابل هر خواستهاش گریه کند. معمولا این حالت در کودکان زیر 3 سال بیشتر دیده میشود. این گریه قطعا وسعت بیشتری پیدا میکند و به پا کوبیدن، کوبیدن سر به دیوار، فریاد زدن، کشیدن موها و خشونت در مقابل خواهر و برادر خود تبدیل میشود. برخی از این مسائل مربوط به این است که کودک برای رسیدن به تمام خواستههایش از خشونت استفاده میکند.
در این حالت، والدین باید فقط بیتوجهی از خود نشان بدهند چرا که هر نوع توجهی در مقابل این رفتارکودک، میتواند مساله را شدیدتر کند، مانند خشونت در مقابل والدین و فریاد کشیدن. تنها راهکار این مساله، نشان ندادن عکسالعمل در قبال کار این کودکان است اما چنانچه کودکی بارها و بارها در روز این کار را انجام بدهد و والدین از خود واکنش نشان ندهند، باعث میشود کودک در روند عاطفیاش با مشکل روبهرو شود.
در این خصوص نیز باید گفت اگر یک کودک از خود رفتار ناشایست خاصی انجام داد. برای درمان فقط به آن رفتار توجهی نکنند و با بقیه رفتارها به شکل دیگری برخورد کنند. گاهی در صورتی که رفتار کودک منطقی باشد، میتوان خواستههای کودک را برآورد، اما باید در مقابل غیرمنطقیترین رفتارهای کودک که به شکل بهانهگیری بروز میکند، والدین خاموش شوند. بیماریهای جسمی و روانی میتوانند منشأ پرخاشگری شوند
این گروه از بیماریها نیز که موجب پدید آمدن رفتار پرخاشگری کودکان است، به چند دسته تنوع تقسیمبندی میشوند.
بیشفعالی:
کودکانی که بیش فعال هستند، از خود شیطنت بیش از حد بروز میدهند. در صورتی که خانوادهها آگاهی لازم برای برخورد یا دارو درمانی با این کودکان را نداشته باشند و با این کودکان رفتار نامناسب داشته باشند،کودک آرام آرام به خاطر محدودیتهایی که دارد و به علت نبود شرایط برای تفریح و بروز هیجان، دچار ناراحتی عصبی و پرخاشگری میشود و رفتارهای خراب کارانهای از خود بروز میدهد. اولین راهکار برای درمان کودکانی که دچار چنین اختلالی هستند، این است که خانوادهها به محض اطلاع یافتن از بیماری فرزندشان به روانشناس کودک و نوجوان مراجعه کنند و در وهله نخست، اقدامات دارو درمانی را آغاز کنند.پس از آن نیز سعی کنند رفتار درمانی را بیاموزند.
معلولیتهای جسمی شدید:
کودکانی که به دلیل نقص جسمی نمیتوانند ارتباط مناسبی با دیگران برقرار و خواستههای خود را به شکلی مطرح کنند تا اطرافیان متوجه آن خواستهها شوند، عمدتا رفتار پرخاشگری از خود نشان میدهند. تنها راهکار درمان این کودکان این است که والدین و پرستاران سعی کنند زبان مشترک بین خود و این کودکان را پیدا کنند. حداقل زبان خاص کودک را به شکل اشاره یاد بگیرند تا آرامآرام درخواستهای آنان را بشنوند و پاسخ بدهند. این روش باعث میشود شدت پرخاشگری این کودکان کاهش یابد اما چنانچه پرخاشگری این کودکان ادامه یابد، لازم است تا از دارو درمانی استفاده شود.
معلولیت جسمی خفیف:
این موضوع متاسفانه در کشور ما بسیار رخ میدهد و کودکانی که از معلولیت خفیف اما از هوش بالایی برخوردارهستند، مانند کودکان لب شکری،کمشنوا،کم بینا و کودکانی با ناهنجاریهای انگشت دست و پا که قادر نیستند به طور عادی حرکت کنند و از وسایل خاص برای ارتباط استفاده میکنند، پس از ثبتنام وحضور در مدارس عادی متوجه تفاوت خود با همکلاسیهایشان میشوند و اگر پیش زمینه رفتاری نامناسب از دوستانشان داشته باشند، رفتارهای خشونتآمیزی از خود نشان میدهند.
بهترین راهکار این است که والدین قبل از ثبتنام مدارس، با مشاوره روانشناس مدرسه صحبت کنند و اطلاعات صحیح و دقیقی از بیماری فرزندانشان ارائه کنند. در ضمن علاوه بر اینکه بیماری این کودکان باید در مدرسه ثبت شود، اولیای مدرسه نیز باید کاملا با مشکل و شرایط کودک آگاه باشند تا به لحاظ روانی کودک دچار آسیب نشود.
عوارض جدی در انتظار کودکان پرخاشگر
اگر خشونت به دلیل شرطی شدن یا سایر دلایل اکتسابی بروز کند، به طور یقین کودک در آینده پس از ورود به جامعه بزرگتر در روابط اجتماعی، ازدواج،محیط کار و دانشگاه با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد اما اگراین رفتارکودک به بیماریهای جسمی مانند بیماری بیشفعالی باشد و بموقع درمان نشود، علاوه بر بروز رفتارهای خشونتآمیز از کودک، سطح توجه و تمرکز او نیز کاهش مییابد و ممکن است کودک در آینده در ادامه تحصیل با مشکل مواجه شود؛ به طوری که حتی مدرک تحصیلی دیپلم راهم اخذ نکند.
بررسی علل پرخاشگری
علائم رفتارهای پرخاشگری در گروههای سنی مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال ممکن است رفتار پرخاشگری در کودکان 2 تا5 سال با گریههای شدید، زد و خورد با والدین و اطرافیان، پا کوبیدن و کوبیدن سر به دیوار و خود زنی همراه باشد. در دوران مدرسه نیز عمده خشونت در مقابل همسالان بروز میکند. در این دوران، حجم گریهها کاهش مییابد. در دوران بلوغ نیز عمدتا رفتارهای خشونتآمیز میتواند تبدیل به یک نوع افسردگی شود. در این دوران، این رفتارها میتواند به 2 گروه کاملا آرام در خود فرو رفته با علائم افسردگی یا رفتارهای کاملا خشونتآمیز به شکل زد و خورد بروز کند.
چنانچه این رفتارها منشأ بیماریهای روانی داشته باشند، احتمال خودکشی در این افراد زیاد است. همچنین امکان دارد از اواخر دوران تحصیلی راهنمایی یا اوایل دوران دبیرستان این خشونتها به بزهکاری تبدیل شود. در این دوران، این کودکان اگر با همسالان نامناسب آشنا شوند، وارد گروههایی میشوند که سرگرمیشان بزهکاری، سرقت، کیفقاپی و... است. بنابراین شناخت و ریشهیابی علت یا علل پرخاشگری، بسیار حائز اهمیت است چرا که با شناخت این عوامل میتوان از میزان و شدت پرخاشگری کودکان کاست.
نکته درخور توجه این است که خانوادهها باید از دوران دبستان بویژه پایه اول ابتدایی متوجه رفتارهای فرزندانشان باشند و چنانچه رفتاری مانند ناخن جویدن، شب ادراری، گریههای نامناسب، ترس، لرزش خفیف جسمی یا گفتاری در فرزندشان مشاهده کردند، هرچه سریعتر به روانشناس مراجعه کنند تا از ایجاد رفتارهای خشونتآمیز جلوگیری کنند.
رویش طلایی کوچولوها