بایدها و نبایدهای مربوط به کودکان از نگاه قرآن و عترت
نویسنده در این مطلب بر آن است تا نگرش قرآن را به این دوره تشریح کرده و حقوق کودکان به ویژه تربیت آنها را از نظر قرآن واکاوی نماید. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
________________________________________
کودکی، بنیاد آینده
کودکی یکی از مراحل حیات دنیایی انسان است. (حج، آیه 5؛ و نیز روم، آیه 54 و غافر، آیه 67)
این مرحله از هنگام ولادت آغاز میشود (همان) و تا بلوغ ادامه مییابد؛ (نساء، آیه 6) زیرا با رسیدن کودک به دوران بلوغ، حیات و زندگی وی به مرحله دیگری وارد میشود که از آن به دوران نوجوانی یاد میشود و کودک در مرحله آغاز رشد جنسی و سپس عقلانی قرار میگیرد که آثار آن را میتوان در حوزه رفتارهای اقتصادی به خوبی مشاهده کرد.(کهف، آیه 82)
نقش بازی در زندگی کودک
خداوند در آیه 5 سوره حج، دوران کودکی را مقدمهای برای رشد و بلوغ وی معرفی میکند و در آیه 20 سوره حدید، این زمان را دوران اشتغال به بازی و سرگرمی بر می شمارد. علامه طباطبایی با اشاره به ویژگیهای پنجگانه ای که در این آیه مطرح شده، آن را مطابق مراحل سن انسان از کودکی تا پیری میداند. (المیزان، ج 19، ص164)
بر اساس این تفسیر، دوران کودکی دوران لعب و بازی است و این بازیهای کودکانه نقش اساسی در فرآیند رشد کودک دارد.
به خاطر اهمیت بازی در زندگی انسانها به ویژه کودکان، روانشناسان از دیر باز آن را مورد توجه قرار دادهاند، ولی به سبب ماهیت پیچیدهای که دارد هنوز کاملاشناخته نشده است. در روان شناسی رشد و شخصیت، بخشی از مباحث به موضوع نقش بازی در فرآیند رشد اختصاص یافته است. از نظر آدلر از روانشناسان مشهور، بازی فرآیندی است که آماده سازی کودک را برای آینده مشخص میکند.
بازیها به رشد ذهنی و فکری، عاطفی، احساسی و اجتماعی کودکان کمک میکنند و در واقع بازیها ابزار کنترل و تنظیم رفتار کودک هستند.
طبقه بندی بازیهای کودکان دست زده است که عبارتند از:
1- بازیهای تمرینی؛
2- بازیهای نمادین؛
3- بازیهای با قاعده.
چگونگی برخورد با بازی، انتخاب بازی، اهمیت بازی و مانند آن، همگی نشان از چگونگی نگرش کودک به محیط خود و راهنمایی برای وابستگی و ارتباط با محیطش دارد. بازیها به انواع مختلف جسمی، تقلیدی، نمایشی، نمادی، تخیلی و آموزشی دسته بندی شدهاند که هر یک از انواع آنها در رشد جسمی، اجتماعی، شخصیتی، عاطفی کودکان نقش موثری دارند. بازی علاوه بر رشد عضلات و سلسله اعصاب و پرورش حواس، تأثیر بسیاری در رشد ذهنی مهارتهای فکری و یادگیری کودکان دارد.
یکی از فرضیههای روان شناسی این است که بازی، رشد هوشی را تسریع میکند. در تایید این فرضیه نتایج پژوهشها نشان میدهد کودکانی که فاقد هرگونه اسباب بازی میباشند و یا امکانات اندکی برای بازی دارند، از لحاظ شناختی از همسالان خود عقب تر هستند.
از نظر پرورشی نیز اثر و ارتباط بازی با حال و وضع جسمانی کودک به خوبی ثابت شده و یادآوری شده که در انجام بازیهای مختلف چگونه جسم کودک ورزیده شده و رشد میکند.
بنابراین نتیجه گرفته میشود که بین بازی و آموزش و پرورش رابطهای دقیق وجود دارد و میتوان گفت این دو لازم و ملزوم یکدیگر بوده و موفقیت در امر آموزش و پرورش به معنای صحیح مستلزم ارضای کلیه تمایلات و نیازهای جسمانی و روانی کودک در هنگام بازی و فعالیتهای بدنی اوست.
وقتی چنین ارتباط نزدیکی بین بازی و آموزش و پرورش احساس میشود، بدیهی است زمانی میتوانیم در امر آموزش و پرورش قدمی مثبت برداریم که واقعاً کودکان را بشناسیم و به روحیات و عواطف و احساسات آنها آگاه باشیم. از این جاست که نقش بازی در فرآیند رشد شخصیتی کودک به خوبی آشکار میشود.
چنان که دیدیم بر اساس آیه20 سوره حدید، خداوند، نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است. در روایاتی که از امامان معصوم(ع) وارد شده نیز سفارش بسیاری است که کودکان را تا هفت سالگی آزاد بگذارید تا بازی کنند.
امام صادق(ع) فرمودهاند: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به او ادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب او باش. (وسایل الشیعه، ج15، ص193)
در روایتی آمده است که حضرت محمد(ص) با جمعی از یاران از محلی عبور میکردند کودکان را در حال خاک بازی دیدند برخی از یاران خواستند آنان را از بازی کردن باز دارند. پیامبر(ص) فرمودند: بگذارید بازی کنند که خاک محل پرورش کودکان است. (مجمع الزوائد، ج8، ص159).
از این رو ابن سینا(ره) سلب آزادی و جلوگیری از جنب و جوش و بازی کودکان را زمینهای برای افسردگی آنها میداند و نتیجه این افسردگیهای بی موقع و زودرس سبب میشود رغبتهای کودکان از بین برود و آنها بیمار شوند.
خواجه نصیرالدین طوسی(ره) ورزش و بازی را وسیلهای برای رفع خستگی از فعالیتهای جدی میداند، او شرط بازی را آزادی عمل اطفال میداند و ممانعت از بازیهای غم انگیز را وظیفه والدین می شمارد به این معنا که اولیاء نباید بگذارند کودک به بازیهای غم انگیز بپردازد. از نظر خواجه نصیر(ره) بازی وسیلهای برای بروز تواناییهای کودک، برانگیختن شور و نشاط در کودک و وسیلهای برای رسیدن کودک به سلامت جسم و روح است.
امام موسی بن جعفر(ع) میفرمایند: شایسته است که کودک به هنگام خردسالی بازیگوش باشد تا در بزرگسالی صبور و شکیبا گردد.(مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، ص153)
پیامبر(ص) نیز میفرمایند: شیطنت و لجاجت کودک به هنگام خردسالی، نشانه زیادی عقل او در بزرگسالی است. (نهج الفصاحه، شماره 1940، ص 420)
ویلیام استرن مینویسد: بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها بوده و یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی میباشد. (روانشناسی کودک، ص 331)
«آنتوان سمیر نوویچ ماکارنکو» مربی برجسته شوروی میگوید: کودک در هر بازی هر طور باشد، وقتی که بزرگ شد، در کارها هم همان گونه خواهد شد زیرا در هر بازی خوب، قبل از هر چیز کوشش کار و کوشش فکر وجود دارد. بازی خوب شبیه کار خوب است.
در بازی احساسات و آرزوهای کودک ظاهر میشوند. به کودکانی که بازی میکنند بنگرید، ببینید چگونه در نقشی که برای خود انتخاب کردهاند، واقعی هستند. احساسات کودکان در بازی، احساسات واقعی و اصیل است و بزرگترها نباید هیچ وقت به آنها بی اعتنا باشند. (روانشناسی تجربی کودک، ص 130)