شماره ی سی و دو داشتن خلوت و سکوت و سکون در خانه یا محل و محیطی است که انتخاب می کنیم و بچه ها نیز به چنین چیزی احتیاج دارند.
انسان بعد از مرحله ی آگاهی، زمانی که به خودآگاهی می رسد، برای خودش شیء خارجی می شود و می تواند از بیرون به خودش نگاه کند و همان گونه که دیگران را به ارزیابی و قضاوتی می کشاند مایل است دربارهی خودش نیز چنین کند.
به همین جهت هر انسانی، هم از بیرون خودش را می بیند و هم نوعی مکالمه و گفت و گوی درونی با خودش دارد که این مکالمه درونی در بیش تر مردم، متأسفانه مخرب، آزاردهنده و تنبیه کننده است.
کودک گاهی مایل است با هیچ کس گفت و گو نکند، و در ذهن صاف و شفاف، حرکت کند و در این حال به آرامش و احساس خوبی برسد. این همان کاری است که توصیه می کنند افراد بزرگسال، حداقل روزی یک بار، بیست دقیقه خودشان را در چنین حال آرامش، توجه، و تذکر قرار بدهند، و بعد از آن اگر مایل بودند، به ارزیابی و قضاوت صمیمانه ی صادقانه با آن چه که طی روز، یا دیروز انجام دادند برسند.
در چنین شرایطی است که کودک می تواند خود را پیدا کند و حد و مرز خود را مشخص کند و چون به عنوان فرد خارجی یا شیء خارجی به خودش نگاه کرده، به آگاهی و دانایی دست پیدا کند که قبل از آن نداشته.
به هر حال این آرامش و سکون، از آن جهت که ارتباطات بهتر سلولی در مغز فراهم شده و خبر از همه جا، برای نوعی ارزیابی و قضاوت و تصمیم گیری فراهم می شود، ضروری و اساسی است.
شماره ی سی و سه، لذت و حظ و کیف است.
لذت، کیفیت زندگی را بهتر می کند و آن چه که به عنوان حظ و کیف است عامل اصلی خوش بختی است. به بیان دیگر انسان از طریق لذت به خوش بختی نمی رسد، تعادل برهم خورده به وجود می آید، احساس خوبی دست می دهد، درد و رنج از میان می رود اما با لذت نمی توان خوش بخت بود.
همان طور که احتمالا با ماده ی مخدری که موجب لذت می شود، هرگز به حریم و حوزه ی خوش بختی راهی نیست و حال آن که حظ و کیف، که در بسیاری از موارد بر هم زدن تعادل موجود و ایجاد تعادل تازه است زمینه ای را فراهم می کند که انسان بتواند از خودش موجود بهتر و برتری را فراهم کند.
به هر حال کودک مایل است لذت ببرد و از آن چه که در دوروبر او می گذرد به مرحله ای از احساس خوب برسد، که همه ی نیرو و انرژی او را متوجه آن موضوع کند.
به همین جهت کودکان در وقت گفت و گو و بازی با شما، برخی اوقات در هیچ جای دیگر و به هیچ شکل و فرم دیگری نیستند و دقیقا نشان دهنده ی این است که وارد این مرحله ی لذت و حظ و کیف شدند و امید است که ما با به هم زدن آن، وارد کردن مطالب بد و منفی، یا احتمالا تصحیح و تغییر آن، زندگی او را و آن احساس خوب لذت و حظ را از میان نبریم.
به هر حال طبیعت از درون و بیرون چنین فرصت والایی را برای ما گذاشته و کودکی که از این لذت و حظ و کیف برخوردار است نه تنها هم اکنون، که در آینده نیز می تواند کیفیت زندگی خودش را بهتر کند و توان این را دارد که به خوش بختی دسترسی پیدا کند.
شماره ی سی و چهار، شادی و خنده است.
بسیاری از کودکان زندگی را فقط شادی و خنده می دانند و بی خود نیست که نیچه فریاد می زند، حقیقتی که با خودش خنده نیاورد دروغ است. متأسفانه در بسیاری از فرهنگ ها ما ترجیح می دهیم که با غم و اندوه زندگی کنیم، زیرا خود را لایق و شایسته ی شادی نمی دانیم.
نگران این هستیم که این شادی از دست برود، مخصوصا نگران قضاوت و نظر دیگران هستیم. برخی اوقات فکر می کنیم من که به اندازه ی کافی برای این شادی کاری نکرده ام، چگونه می توانم آن را داشته باشم؟
متأسفانه بسیاری از ما در کودکی آن زمان که شاد و خوشحال بودیم، با فرمان ها، توصیه ها، تکلیف مدرسه چه شد؟ کار دیگرت را انجام دادی یا ندادی؟ از آن حال و هوایی که داشتیم بیرون آورده شدیم و به همین دلیل است که هرگز همان گونه که مطالعه ی بچه را نباید بر هم زد، کار بچه را نباید قطع کرد، هرگز شادی و خنده ی کودک را با هم هیچ ضرورت دیگری نباید معاوضه کرد. زمانی که از ته دل و وجودش می خندد، برای خودش حالی را به وجود می آورد که به جهانی پر از خوبی و روشنایی توجه می کند.
امروز مطالعات نشان می دهند که این شادی و خنده همه ی انرژی و نیروهای ما را بسیج و تجهیز می کند، غم و اندوه را دور می کند، زمینه های بد و منفی را به دور می اندازد و حتی به فرصت این را می دهد که بتوانیم این را در ارتباط با دیگران مورد استفاده قرار دهیم. کالایی که در حالی که خودمان به بهترین صورت ممکن از آن استفاده می کنیم می توانیم سهم و حق دیگران را هم بدهیم یا به آن ها کمک کنیم.
بنابراین هرگز شادی بچه را به هیچ دلیل و بهانه ای نباید به هم زد. متأسفانه ما بزرگسالان غالب اوقات شادی را برهم می زنیم و به دنبال موضوعی دردآور و غم انگیز حرکت می کنیم.
شماره ی سی و پنج، خواب و استراحت است.
در برخی از جوامع خوابیدن کار بدی است، عیب و ایراد دارد، نشانه ی تنبلی، بیکاری و بی عاریست. در حالی که امروزه می دانیم اگر ما کمیت خواب را رعایت کنیم، به این معنا که از شب تا صبح یک سره بخوابیم و خودمان بیدار شویم نه به وسیله ای و نه توسط کسی، و زمانی که از نظر کیفیت خواب خوبی داشته باشیم، یعنی امواج مغزی ما طی شب، چند بار در مرحله ی امواج آلفا یا تتا قرار بگیرند، یعنی خوابی معادل بی حسی و بی هوشی، از سلامت فیزیکی برخوردار خواهیم بود، چند سالی به عمرمان اضافه می شود، خیلی کم تر دچار بیماری می شویم، حافظه ی بهتری خواهیم داشت، و توانایی توجه و تمرکز بالاتری داریم. بناراین خواب به اندازه ی بیداری اهمیت دارد، هر کس که خواب خوبی ندارد، بیداری و روز خوبی نخواهد داشت. ساعت خواب بچه ها از بیست ساعت آغاز شده و به پایان نوجوانی که می رسند، حدود 8 ساعت است.
این خواب باید بعد از دو یا سه سالگی، فقط یک بار، و یک سره آن هم از شب تا صبح اتفاق بیفتد، زیرا بسیاری از هورمون ها و بسیاری از فعالیت های بدن آن زمانی که خورشید نیست، و تاریکی حاکم است صورت می گیرد، انسان شب بیدار روز خواب، با مسائل و مشکلات فراوانی روبه رو می شود، به همین جهت است که باید خواب را به عنوان کار و ضرورت پذیرفت و با آن برخوردی درست داشت. در خواب تعادل فیزیکی و روانی برقرار می شود، در اثر رویا و خواب دیدن آن چه که جنبه ی جبرانی دارد و آن چه که باید دفع شود، آن چه که باید شکل و فرم و صورت دیگری پیدا کند، و به طور کلی همه ی آگاهی های روز ما در جای خود قرار گرفته، در نقطه ی مناسب بایگانی می شود. در نتیجه کودکان را با به موقع خوابید و از طریق بیدار کردن به موقع کمک کرد که به اندازه و به موقع به رخت خواب بروند.
شماره ی سی و شش، موضوع آرایش است.
به این معنا که می دانیم مفهوم آرایش در دنیای امروز با نظافت همراه شده و با خودش مفهوم زیبایی را دارد.
یکی از صفات خداوند بدون تردید زیبایی یا جمال است. مهم است که من این احساس را در خودم رشد بدهم زیرا بسیاری از مردم به دلیل عدم رشد این احساس توانایی تشخیص و تفکیک زیبا از نازیبا را در زمینه های مختلف ندارند. در شعر، موسیقی، نقاشی و... آن چه که خوب و برتر است را تشخیص نم یدهند. زیبایی حسی است که از طریق آن توان این را پیدا می کنیم که بتوانیم اجزائی را که بهم مرتبطند تشخیص بدهیم، ترکیب مناسب را داشته باشیم، اما مهم تر از همه اندازه و تناسب این اجزا با هم هستند که مفهوم زیبایی را می سازند و جالب است که کودک این زیبایی را در درون احساس و در بیرون جست و جو می کند.
باید به او فرصت انتخاب لباس، رنگ و شکل و فرم لباسش را داد. جز در موارد ضرورت یا مشکلات مادی، باید او را در جهت آن چه که خوب و زیبا می داند کمک کرد و تا به زمان آرایش می رسد، آرایش در کودکی اعمالی مثل شانه کردن سر است، در بزرگ سالی هم آن چه که مرسوم است و دیگران آن را انجام می دهند از قبیل آرایش صورت. در مورد آرایش تا حدودی باید کودک را آزاد بگذاریم. متفاوت بودن و مختلف بودن از نظر ظاهر و زیبایی ضرورت و فایده ای ندارد. انسان زمانی که احساس کند خوب و زیباست به دنبال خوبی و زیبایی در خودش و دیگران می گردد، در غیر این صورت، احساس نازیبایی و یا زشتی کودک را به خشم، قهر، عصبانیت، احساس کینه و تنفر می رساند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد با احساس بد درباره ی زیبایی خودشان، اعتماد به نفس مثبت نداشته، بلکه اعتماد به نفس منفی دارند، یعنی باورشان این است که از عهده ی انجام کارها بر نمی آیند و حرمت نفس و عزت نفسی بسیار کم و همراه با حقارت دارند.
این مفهوم زیبایی است که فرزند من و شما را به مفهوم برتر و بالاتر هنر خواهد رساند.
(پیشنهاد میکنیم قسمت های قبلی این مقاله را مطالعه فرمایید)
برای یادگیری مطالب بیشتر در حوزه کودک، در تلگرام با اکانت childhoodchildhood عضو شوید ودر اینستگرام با اکانت rooyeshetalaei ما را فالو کنید.