دکتر هلاکویی- نیازهای کودک خود را بشناسید!(بخش سیزدهم)

دکتر هلاکویی- نیازهای کودک خود را بشناسید!(بخش سیزدهم)
در این مقاله می‌خوانیم که انسان باید بیش از آن چه که دارد بخواهد،‌ تا بیش از آن بشود که هست. و کودک به خاطر نخواستن مستحق نگاه،‌ سرزنش، تحقیر، انتظار، یا ثبت در پرونده برای روز مبادا نیست...
 
شماره ی چهل، دوست داشتن است. 
کودکان من و شما از برخی افراد، کارها، محل ها، غذاها بیش از افراد یا غذاها یا محل های دیگر خوششان می آید و ما باید آن را محترم و عزیز بشماریم، مگر این که غلط و خطرناک باشد ولی اگر ما چون دوست نداریم او هم نباید دوست داشته باشد،‌ درست نخواهد بود.
 اما درباره ی دوستی که فرزندان ما با دیگران و مخصوصا خویشاوندن پیدا می کنند متأسفانه برخی والدین آگاه و ناآگاه، ‌حسادت می کنند.
 برخی اوقات حتی کار تا آن جا بالا می گیرد که متأسفانه والدین خشمگین و ناراحت و نارضیند که چرا فرزند من، ‌به همسرم توجه بیش تری دارد، یا او را بیش تر دوست دارد، یا مایل است با او ایام بگذراند.
شما باید خوش حال و دل شاد باشید که فرزندتان همسرتان را دوست دارد ‌زیرا نیمی از وجود او درست و خوب و پرورده شده است. اگر با دشمنی و احساس بد پرورده باشد، فاجعه خواهد بود. بنابراین ما باید به عزیزانمان فرصت بدهیم حتی کسانی که ما دوست نداریم را دوست داشته باشند و به آن ها فرصت بدهیم که این دوستی را به طریقی که مایلند ابراز و اعمال کنند. برخی از ما از فرزندمان خشمگین می شویم که چرا خودکارت را به دوستت دادی؟ چرا کاری را برای دوستت انجام می دهی؟ چرا او همیشه باید از تو استفاده و سوء استفاده کند؟ جز در مواردی که با مطالعه، دقت و مشورت به آن رسیدیم که باید کاری کرد، در سایر موارد باید فرزندان را به دوستی و ابراز عشق و محبت به دیگران یا رفتاری مبتنی بر آن یاری کنیم. به ویژه زمانی که این رابطه دوطرفه و دوجانبه است.

مورد چهل و یکم دوست نداشتن است. 
فرزندان ما بی دلیل و بادلیل، با بهانه یا بی بهانه ای، برخی اوقات افراد را یا کاری را دوست ندارند.
 
 هرگز نباید آن ها را به خاطر این که توانایی تشخیص خوب و بد یا درست و غلط را در مسیر دوست داشتن، ندارند سرزنش کرد. فرزندمان را باید آزاد بگذاریم که به دلایل مربوط به خودش دوستی را یا محبت را به دیگری نه ابراز کند و نه انتظار داشته باشد و پاسخ بگوید. البته شرط ادب را در همه ی موارد، باید رعایت کرد و این موردی نیست که او بتواند از آن تجاوز کند.
 اما این بسیار متفاوت است که من محترمانه و مؤدبانه با کسی برخورد کنم تا مجبور باشم که او را دوست داشته باشم. بسیاری از اوقات انتظار ما از فرزندمان این است که تظاهر کند، ‌وانمود کند، کلامی را بگوید که در مغز و قلب و دل او نیست و در این صورتی با دروغ، سیاست و بازی خودش را همراه و دمساز کند و حال آن که والدین باید به او فرصت بدهند که بعد از انجام آدابی که لازمه ی ارتباط اجتماعی است اگر کسی را دوست ندارد،‌ فاصله بگیرد، درگیر رابطه و سخنی نشود که برایش آزاردهنده است و مخصوصا در دو زمینه باید فرزندانمان را حمایت کنیم، یکی این که برخی بچه ها به دلایل بسیار، ‌از جمله احساس بزرگی مایل نیستند در آغوش دیگران یا کسانی که دوست ندارند بروند و دیگر در مورد بوسیدن است که بسیاری از بچه ها سخت برآشفته می شوند، ‌بنابراین اگر فرزند ما مایل نیست کسی را ببوسد،‌ یا مایل نیست به کسی نزدیک شود باید او را آزاد گذاشت، و اگر ضرورتی دارد توضیحی و توجیهی برای او داشت، ‌ولی مهم و اصل این است که فرزندی را که مایل نیست کسی را ببوسد و در آغوش کسی برود، در این باره آزاد و راحت باشد. 

شماره ی چهل و دو، وفادار ماندن است.
 شما می دانید که کودکان هر اندازه هم که از شما خوش حال و راحت و راضی باشند،‌ متوجه این مطلب هستند که ما کودکان با شما بزرگ سالان یا معلمان و مربیان متفاوتیم و اصولن نوعی از همیت و ارتباط جمعی و گروهی در میان آن ها وجود دارد که احساس بسیار باارزشی است و بنابراین کوشش خواهند کرد مطالبی یا موضوعاتی را از شما پنهان کنند یا به صورت دیگری وانمود کنند که اگر آن را بپذیریم احتمالا اتفاقی نخواهد افتاد، جز در مواردی که کار بد و غلط و یا جرمی و عملی اتفاق افتاده که ماجرای وفادار بودن و راز و سر داشتن را کاملا منتفی می کند.
 
 ضمنا باید بدانیم که فرزند ما از طریق این وفاداری است که احساس ارتباطی عمیق می کند و خود را جزئی از آن ها و آن ها را جزئی از خود می داند و چنین حالتی برای رشد اجتماعی و ارتباطی او بسیار مهم وضروری است. به ویژه این که فرزند ما از این ارتباط برابر که میان او و بقیه ی کودکان و نوجوانان وجود دارد،‌ بیش تر و راحت تر می آموزد و از اضطراب و نگرانی هم دور خواهد بود. تنها نکته ای که باید به آن توجه کرد آن است که در خانواده ای که مهر و محبتی نباشد یا ارتباطی وجود نداشته باشد، این خطر هست که بچه ها به سمت دیگران کشیده شوند، تا حد و مرزی که خانواده ی واقعی و حقیقی خود را آن ها بدانند.
 
 این جاست که متأسفانه در نوجوانی و جوانی خطر اجتماع این بچه های از خانه گریخته یا در خانه راه نداشته به صورت گروه هایی که می توانند مسئله و مشکلی برای خودشان و دیگران به وجود بیاورند را فراهم می کند، به همین جهت است که اگر در خانواده ی شما محبت و دوستی موج می زند و پدر و مادر به بچه هایشان نزدیکند، ‌از این که فرزند به دوستی و رابطه ای وفادار بماند و از آن ها حمایت کند یا به گونه ای مواظب و مراقب آن ها باشد،‌ هرگز نباید ناراحت بود زیرا فرزند ما هر کسی را در جای خودش آن گونه که باید و شاید نگه خواهد داشت.

 

برای یادگیری مطالب بیشتر در حوزه کودک، در تلگرام با اکانت  childhoodchildhood  عضو شوید ودر اینستگرام با اکانت  rooyeshetalaei ما را فالو کنید.

 

  

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید