من مامان زهرا, علیرضا و محمدامین اوتادی هستم.
ما سال 91 از طریق نمایشگاه کتاب با موسسه رویش طلایی آشنا شدیم؛ اونجا تراکت های تبلیغاتی موسسه رو دیدیم و باهاشون تماس گرفتیم. ابتدای کار توی همایش ها شرکت کردیم و بعد محصولات رو تهیه کردیم. در همایش ها، تصویرهایی از بچه های آسیایی پخش میشد که متد پروفسور شیچیدا رو باهاشون کار کرده بودن؛ توی یکی از مسابقه ها یک کتاب هایی رو دست این بچه ها میدادن و اونا سریع ورق میزدن و بعد کتاب ها رو ازشون میگرفتن و اون بچه ها محتوای کتاب رو توضیح میدادن. خانم دکتر به ما گفتن که بچه های ما هم این قابلیت رو دارن و من و همسرم خیلی تعجب کردیم... اون زمان ما یه فرزند دو ساله داشتیم و سر فرزند دومم باردار بودم و از همون موقع کار کردن با محصولات رو شروع کردیم. ابتدای کار حافظه های سرعتی، نوری، فضایی و ماندالا رو با بچه ام کار میکردم... نتیجه و اثری که روش داشت و پیشرفتش رو میدیدم و خیلی خوشحال میشدم. اثر و نتیجه بازی های حافظه سرعتی و ماندلا رو همون موقع میدیدم... یعنی میدیدم که بچه ام حافظه سرعتی رو که با توجه به سنش هست، خوب جواب میده...
من مامان
زهرا, علیرضا و محمدامین اوتادی هستم.
ما سال 91 از طریق
نمایشگاه کتاب با موسسه رویش طلایی آشنا شدیم؛ اونجا تراکت های تبلیغاتی موسسه رو دیدیم
و باهاشون تماس گرفتیم.
ابتدای کار توی
همایش ها شرکت کردیم و بعد محصولات رو تهیه کردیم.
در همایش ها، تصویرهایی
از بچه های آسیایی پخش میشد که متد پروفسور شیچیدا رو باهاشون کار کرده بودن؛ توی یکی
از مسابقه ها یک کتاب هایی رو دست این بچه ها میدادن و اونا سریع ورق میزدن و بعد کتاب
ها رو ازشون میگرفتن و اون بچه ها محتوای کتاب رو توضیح میدادن.
خانم دکتر به ما
گفتن که بچه های ما هم این قابلیت رو دارن و من و همسرم خیلی تعجب کردیم...
اون زمان
ما یه فرزند دو ساله داشتیم و سر فرزند دومم باردار بودم و از همون موقع کار کردن با
محصولات رو شروع کردیم.
ابتدای کار حافظه
های سرعتی، نوری، فضایی و ماندالا رو با بچه ام کار میکردم... نتیجه و اثری که روش
داشت و پیشرفتش رو میدیدم و خیلی خوشحال میشدم.
اثر و نتیجه بازی
های حافظه سرعتی و ماندلا رو همون موقع میدیدم... یعنی میدیدم که بچه ام حافظه سرعتی
رو که با توجه به سنش هست، خوب جواب میده...
تمرینات چشمی رو هم باهاش انجام میدادم.
ولی در مورد نقاط
خندان یا کارت نارنجی خروجیشون رو همون موقع نمیدیدم.
وقتی که فرزند
دومم به دنیا اومد، فلش کارت های هوش نوزاد رو باهاش کار میکردم.
اون موقع محصول
حافظه ارتباط دهنده نبود. خودم و همسرم یک سری پوسترهایی رو از بازار تهیه کرده بودیم...
یادمه خانم دکتر گفته بودن که باید هزارتا فلش کارت تهیه کنید؛ ما خودمون این کارها
رو انجام دادیم.
توی یک بازه ای
خیلی وقت نمیکردم بازی ها رو با علیرضا کار کنم... ولی خیلی دوست داشتم که توی کلاس
ها شرکت کنم و خوشبتانه مطلع شدم که موسسه به تهران منتقل شده؛
اینکه تمرینای
نوشتاری رو باهاش کار کرده بودم و یک چیزهای رو بلد بود، اصلا باعث نمیشد که کلاس اولش
براش خسته کننده بشه.
با فرزند دوم و
فرزند سومم هم تمرینات نوشتنی رو کار میکنم...
الان دخترم سه سالشه و فتوکپی ها رو که باهاش کار میکنم، کاملا میبینم که دوست داره؛
خودش میاره، مداد رو دستش میگیره، انجام میده و حتی بیشتر از برادرش به این تمرین ها
علاقه داره...
در حال حاضر هر
سه فرزندم رو کلاس های موسسه رویش طلایی میارم.
فضای رویش خیلی
خوبه؛ من فضاش رو دوست دارم؛ ولی خب یه کمی مسیر برامون دوره و ترجیح میدادم
ساعتش طوری باشه که شبیه ساعت کارمندی از 7 و نیم باشه تا برای رفت و آمد به مشکل برنخوریم؛
یا اینکه سرویس نداره و خب این موضوع یک مقدار برای من سخته.
از مربی های رویش
طلایی راضیم.. از اینکه این همه نظارت روی بچه میشه خیلی راضیم.. فکر نمیکنم هیچ جا
سطح نظارت این مقدار باشه.
من هر سه فرزندم
رو مهدکودک می بردم؛ مهد کودک های مختلفی رفتم و چیزی که دیدم این بود که
مهدکودک ها هیچ
کدومشون به بحث نیمکره راست هیچ توجهی نمیکنن؛ همه دوست دارن که فقط آموزش بدن؛ همه
میخوان که مجزا تو حوزه های مختلف باشن... صرفا چرتکه یا زبان باشه... ولی تو موسسه
رویش، این بحث تربیت سیستمی که خانم دکتر میگن همه چیز با هم هست، واقعا موثره.
من
این رو تو هر سه تا بچه ام میبینم که مهارت زندگیشون با این روش خیلی بیشتره.
وقتی بچه ها رو
آوردم اینجا، دنبال این بودم که مهارت زندگیشون زیاد بشه، مهارت اجتماعی و آدابشون
قوی تر بشه؛ و اینکه از هیجاناتشون کاسته بشه و اون عملکردی که قراره روی نیمکره هاشون
شکل بگیره، اون تکمیل بشه... چون هیچ جای دیگه ای این روش رو نداره.
من انقدر به رویش
طلایی اعتماد دارم که هر سه تا فرزندم رو خانه کودک رویش میارم...
واقعا به این موسسه
و به روش خانم دکتر اعتماد دارم و دوست دارم که واقعا حمایت بشن و خیلی دوست داشتم
که بیشتر تبلیغ بشه.
من وقتی بچه ها
میارم موسسه، خودم هم همین اطراف کلاس میرم
تا بچه ها تعطیل بشن؛ بارها شده توی همین محدوده پاسداران از من پرسیدن که خانوم اینجا
مهد کودکه؟ و من براشون شیوه کار رویش رو توضیح دادم و خیلی براشون عجیبه...
یا بعضی از فامیل
ها و آشناها میگن بیشتر بازارگرمیه و ... ولی من میگم که نه... من واقعا دیدم که این
روش روی بچه های من، مخصوصا پسرم که الان کلاس دومه، اثر داشته؛
الان میفهمم که
وقتی معلم توضیح میده مطلب رو سریع میگیره...
همایش های
خانم دکتر فوق العاده عالیه... مثلا تربیت سیستمی رو که توضیح دادن خیلی عالی بود.
مخصوصا اون توضیحی که با شکل روی تخته دادن باعث شد این موضوع واقعا در نهادینه من
تثبیت بشه و از محتوای همایش
های دکتر حسینی واقعا راضیم.