آلاله مقدم

آلاله مقدم
اسمتونو میفرمایید
شقایق رستگارزاده، مادر آلاله مقدم.
از کی با موسسه رویش آشنا شدین؟
فکر میکنم از قبل از زمان بارداری آلاله تقریبا... نزدیک 5 ساله
چطور با رویش آشنا شدین؟
از طریق یکی از دوستانم که یه فرزند داشتن و همایش ها رو شرکت کرده بودن و راضی بودن، با موسسه آشنا شدم.
خودتونم همایش ها رو شرکت کردین؟
بله زمان بارداریم بود که شرکت کردم. تقریبا 6 ماه بعدش بود که خودم هم همایش ها رو شرکت کردم.
مطالب همایش ها براتون مفید بود؟
خیلی زیاد
اسمتونو میفرمایید
شقایق رستگارزاده، مادر آلاله مقدم.
از کی با موسسه رویش آشنا شدین؟
فکر میکنم از قبل از زمان بارداری آلاله تقریبا... نزدیک 5 ساله
چطور با رویش آشنا شدین؟
از طریق یکی از دوستانم که یه فرزند داشتن و همایش ها رو شرکت کرده بودن و راضی بودن، با موسسه آشنا شدم.
خودتونم همایش ها رو شرکت کردین؟
بله زمان بارداریم بود که شرکت کردم. تقریبا 6 ماه بعدش بود که خودم هم همایش ها رو شرکت کردم.
مطالب همایش ها براتون مفید بود؟
خیلی زیاد
یعنی کاربدی بود ؟
بله.
کدومش به نظرتون بهتر و برجسته تر بود؟
راستش رو بخواین کلا مثل یک شکل دهی مثل یک سیستم فکری در مورد تعامل کردن با بچه ها، یه برداشت کلی از اینکه من تو تربیت بچه هام باید چه انتظاراتی داشته باشم؛ چه هدفی داشته باشم؛ قراره به کجا برسم؛ یه حالت راهبردی واسه من شخصا داشت.
یعنی یه مسیری رو براتون روشن کرد..
 یه مسیری رو برام روشن کرد، به هر حال هر کسی از قبل خودش یه انتظارات شخصی داره؛ بر میگرده به خیلی سالهای پیش شاید دورن کودکی خودش شاید دوران جوانی خودش اوایل ازدواج خودش؛ یه چیزایی تو ذهم بود خیلی چیزها رو برام روشن کرد؛ خیلی نظریاتم رو تغییر داد و یک مسیر هم برام روشن کرد.
اون زمانی که اون دوستتون رویش طلایی رو به شما معرفی کردن چی از رویش به شما گفتن که توجهتون جلب شد؟
بیشتر راجع به یاد دادن به بچه ها و بالا رفتن هوش بچه ها و همچین چیزی بود؛ ولی من شخصا وقتی که دوستم اومد برام انقدر مسائل دیگه بلد شده بود و مهم شد برام. تا که خیلی دیگه برام مسایل هوشی بچه ها  و حالا اون زمان اسمش نابغه های کوچک بود. 
چی براتون پررنگ شد که حالا اون مسئله تقویت هوش براتون کمرنگ شد؟
شاید مسائل روحی بچه ها و اینکه چقدر رفتار ما به عنوان والدین میتونه تاثیر بذاره روش و اینکه بعضی چیزا رو قبلا فکر میکردم خب این آدم اخلاقش اینه؛ این آدم ویژگیش اینجوریه ولی احساس کردم هر کدوم از اینا چقدر تاثیر پذیره از محیط اطرافشون؛ علی الخصوص اولین و گرمترین محیطی که دارن و اون والدینشونه و بین اونها هم به طور ویژه مادرشون... این برام خیلی با ارزش شد که میتونم همچین تاثیری داشته باشم و خیلی آرمانها پیدا کردم که میخوام چه تاثیرایی بذارم. این رو از همایش ها من احساس کردم. خیلی پرداخته میشد به مسائل حافظه و خیلی چیزای دیگه.. ولی برای من اینکه انقدر تاثیر بالایی میتونم داشته باشم؛ بیشتر به این فکر کردم که تو زمینه روحیش و اخلاقیش چقدر تاثیر میذارم.
درسته / آلاله رو از کی ثبت نام کردین تو آموزشگاه؟
آلاله فکر میکنم یک سال و نیمش بود، چون همون موقعی که همایش ها رو میومدم داخل همایش ها بهمون گفته شد که ممکنه که کلاسی بخوان برگزار بکنن، اون موقع در قم کلاس داشتن، ممکنه که بخوان تو تهران کلاس داشته باشن و خب شماره هامونو گرفته بودن که اگر تمایل داریم این کار رو بکنن و باهام تماس گرفتند و بعدشم پیگیری کردم، فکر میکنم اون موقع تو فرهنگسرای اندیشه یکی دوتا همایش گذاشتند واسه کسایی که میخوان بچه ها بیان اونجا شرکت کنن تو کلاسها، فرم پر کردیم و بعد هم اولین کلاس هایی که برگزار شد آلاله اومد
الان سومین سالی هست که آلاله میاد اینجا درسته؟ اگه اشتباه نکنم اینطور که خانم احمدی به من گفتن
بله اگه منم اشتباه نکنم چون آلاله اون موقع یک سال و نیمش بود ولی کلاس دو تا سه سال اومد بعد سه تا 4 ... بله شما درس میگید.
خانم احمدی گفتن که آلاله از نظر ارتباطی و احساسی قویه/ میخوام بدونم قبل اینکه اینجا بیاین، آلاله چجور بچه ای بود/ اینجا اثری دیدین از اینکه اینجا رو آلاله و ویژگی های شخصیتیش، روابط اجتماعیش یا هر چیز دیگه ای که خودتون فکر میکنید اثر خاصی گذاشته باشه.
راستش رو بخواین از زمانی که آلاله توی دل من بود، من با همون اشناییایی که پیدا کرده بودم؛ فقط بحث تعلیم گرفتن خودم بود نه اینکه رو آلاله بخوام تعلیمی داشته باشم، خیلی چیزا واسم روشن شد؛ خیلی انتظارات برام به وجود اومد.
یکی از انتظاراتی که برام خیلی مهم بود هم همین بود که آلاله بتونه با محیط اطرافش خوب ارتباط برقرار کنه، تعامل خوبی داشته باشه که حالا بسته به اینکه محیطش میخواد چقدر بازخوردای خوب یا بد بهش بده، آلاله بتونه باهاشون تعامل بکنه و از اول هم این برام خیلی پررنگ بود تو رفتارایی که میکردم؛ چفت گیری رفتاریم خیلی به این سمت بود. اینکه بگم با توجه به اینکه سنش هم خیلی کم بود بگم تغییری بتونم احساس بکنم راستش رو بخواین نه!
به هر حال آلاله تو مسیر رشدش بود... آلاله یک سال و خورد ایش بود وقتی که اومد. قبل اون انقدر اخلاق یا شخصیت مشخصی نداره که بگم قبلا این کاراکتر رو داشه حالا الان تغییر کرده یا اگر هم تغییر کرده انقدر اون تغییر کردن نرم بوده که من متوجهش نشدم.
توی کلاسای آموزشگاه چی براتون جالبه که آلاله رو سه ساله که اینجا میارید؟ چرا یه مهد دیگه نبردینش؟ ویژگی تو اینجا دیدین یا حالا به هر دلیل خاصی اینجا آوردینش ؟
بازم همون بحث کاری که غیر از کاری که رو هوش بچه ها میکنن یا کاری که رو حافظه اشون میکنن، در مجموع چیزایی که مربوط میشه به یادگیریشون؛ من انقدر روی اون باز پررنگ نبودم؛ نوع رفتاری که با بچه ها دارن؛ رفتار محترمانه ای که با بچه ها  دارن. به نظرم میاد دغدغه اینجا نگهداری بچه ها نیست؛ دغدغه اینجا آموزش بچه ها نیست؛ دغدغه تعامل کردن با بچه هاست. بازم هرکسی میگن از ظن خود شد یار من! اون تیکه ای که واسه من مهم بوده؛ اینکه احساس کردم با بچه ها تعامل خوبی دارن، بله، برای من سیستم رفتاری مهم بود. به بچه ها انتخاب داده میشه، بچه ها نسبت به کارهاشون میتونن کم کم مسئولیت پذیر باشن؛ بچه ها با احساسساتشون روبرو میشن؛ اجازه ابراز احساس به بچه ها داده میشه؛ احساساتشون درک میشه؛ واسه من ایناش مهم بود. وگرنه تو مسائل دیگه اش مثلا مسائل نگهداریش خیلی هم واسه من جای تقد داشت؛ سیستم اینجا و کارای اینجا. ولی چیزی که همچنان ادامه دادم این بودش که با وجود عیب هایی که تو قسمت های دیگه میدیدم این تیکه واقعا برام مهم بوده و اینجا این رفتار خوب رو ازشون میدیدم و واسم جای تقدیر داشته.
توی کارگاه های دیگه هم شرکت کردین. به جز همایش های دکتر حسینی؟ کارگاه هایی که با مدرس های دیگه برگزار شده
تو کارگاه بازی درمانی دکتر حسینی شرکت کردم؛ چند تا کارگاه هم با خانم احمدزاده شرکت کردم
محتوای اونا به نظرتون مفید بود؟
بازی درمانی خیلی زیاد، بقیه کارگاه ها هم که با خانم احمدزاده بودن بله خوب بودن، یکیشون فکر میکنم در مورد لجبازی بود فکر میکنم که خیلی به دردم میخورد.
از محصولات چیزی استفاده کردین خودتون؟ جدا از سیستم اموزشگاه؟
حافظه ارتباط دهنده استفاده کردم، نقاط خندان تا حدودی استفاده کردم، خواننده کوچولو استفاده کردم.
نظرتون راجع به محصولات چیه؟
به نظرم خیلی خب بود، مفید فایده بودن، و جاهایی هم که استفاده نکردم من خیلی فرصت نداشتمو کاهلی کردم...  هم ارتباط با محصولات راحته، یعنی یه جوری به نوعی استفاده ازشون راحته برای والدین هم فکر میکنم تا حدودی جذب کنندگی رو برای بچه ها داره. شاید چیزایی مثل بیبی برین ها و توییدل وینک ها یه مقدار واسه بچه ها جذاب نیست ولی خب قرار نیست که بچه ها بشینن پاش تمام مدت. فکر میکنم خوبه هم از لحاظ اینکه یوزر فرندلی هست هم از لحاظ اینکه بچه ها پیگیرش هستند.
در مورد سیستم رویش ، موسسه اموزشگاه محصولات هر نقطه ضعف و قوتی میبینید.
من راستش از کسایی بودم که منتقد بودم. جزو مامانای غرغرو به حساب میومدم از روز اول در حال نقد کردن بودم شاید به خاطر اینکه اینجا رو خیلی دوست دارم اینطوری بوده . دلم میسوخته با این هدفی که حداقل از نظر من هدف والایی هست و با این توان اجرایی که میدیدم... به نظر من اجرا تو اینجا خیلی ضعیفه، یعنی من شخصا خیلی بیشتر دوست داشتم که بیشتر از این میتونستم تو همایش ها و کارگاه ها شرکت کنم و خودم با آلاله کار کنم. به نظر من هر تیکه ای که میخواد اینجا اجرایی بشه اینجا خیلی ضعیفه، ایده پردازی خیلی خوبه،هرباری که من این نقدها رو داشتم این بحث بوده که اینجا جدیده تازه امده، خیلی بی برنامه است. نظم توی سیستم یه مقدار کمه، حالا چندتا جابه جایی بوده قبول دارم ولی بعضی چیزا به نظر من میومد.. کلاس بندی ها. ساعت ها رو گذاشتن. مربی ها رو مشخص کردن، تو همون موقع پارسال حتی وقتی مربی ها مشخص بود آماده بودن کار مربی ها ، برنامه اشون دستشون بودن اینکه بدونن دقیقا امروز باید چیکار کنن .
 
۴ خرداد ۱۳۹۸
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید