نظریه مونتسوری
در قسمت نظریه مونتسوری ما اساس اصول و مفاهیم نظریه مونتسوری را شرح می دهیم که می تواند در تمامی سنین بکار رود:
استقلال
مشاهده
دنبال کردن
کودکان و تصحیح آنها
آماده کردن محیط
ذهن جاذب
ما در بین این مفاهیم به استدلالی پی می بریم که بیان می کند: چرا اشیا در محیط مونتسوری اینگونه هستند. اهداف و باورهایی که ماریا مونتسوری با توجه به آموزش کودکان در نظر دارد اینها هستند:
استقلال
ماریا مونتسوری: هرگز در انجام کاری که کودکتان احساس می کند به تنهایی قادر به موفقیت در انجام آن است کمک نکنید.
همیشه هدف مونتسوری در کلاس این است که کودک را مستقل کند و او را قادر سازد تا خودش کارهایش را انجام دهد. برای دستیابی به این هدف باید به کودکان فرصت داده شود. فرصت اینکه کودک خودش حرکت کند، لباس بپوشد، کاری را که می خواهد انجام دهد و در کارها به بزرگترها کمک کند.
زمانیکه کودکان کارهایی را برای خودشان انجام دهند خودباوری و اعتماد به نفس آنها افزایش یافته و این خودباوری و اعتماد به نفس در طول زندگی آنها ادامه پیدا می کند.
مشاهده
مشاهده یا تماشای کودک برای والدین کار راحتی است. ما می توانیم ساعات بیشماری فقط کودکان را تماشا کرده و ببینیم آنها چگونه لذت می برند و محیط اطرافشان را کشف می کنند. این روش ساده ای است که چطور ماریا مونتسوری درباره کودکان مطالبی را آموخته و نظریه های خود را درباره رشد کودک توسعه داده است. او به تماشای کودکان پرداخت بدون اینکه عقاید پیش پنداشتی[1] داشته باشد که به او کمک می کند تا مطالبش را درباره نیازها و علایق آنها توسعه دهد. مشاهده راهی برای بزرگترها است که بتوانند از این طریق درباره نیازهای کودکان مطالبی را بیاموزند. اگر کودکی شروع به کوبیدن روی اشیا کرد، او برای انجام آن فعالیت حرکتی خشن به چیزی نیاز دارد، پس به او یک طبل بدهید. اگر اشیا را در اتاق هل می دهد، نیاز به راه رفتن دارد اما هنوز نمی تواند خودش به تنهایی راه برود. به او کمک کنید یا به او فرصت دهید تا چیزی را هل دهد مثلا یک ارابه کودک به او بدهید. این مطلب نشان می دهد که چطور مشاهده می تواند به ایجاد نظم و برآورده کردن نیازهای معمول کودک کمک کند.
دنبال کردن کودکان
دنبال کودکتان بروید، آنها آنچه را که نیاز به انجام آن دارند و آنچه را که نیاز دارند تا در درون خود بپرورانند به شما نشان خواهند داد.
ماریا مونتسوری: " یقینا هدف کودکانی که در کارشان با یک جسم خاص پشتکار دارند، "یادگیری" نیست؛ آنها از طریق نیازهای درونی ای به سوی آن کشیده می شوند که باید از طریق روشهای خاص شناخته شده و رشد یابند."
کودکان را پس از تماشای کارها دنبال کنید تا به آنچه نیاز به انجام آن دارند پی ببرید. اگر می خواهند از جایی بالا روند به آنها فرصت بالا رفتن از جای امنی را بدهید اما آنها را بیش از اندازه حمایت نکنید.
همچنین دنبال کردن کودک به این معنی نیست که همواره به او بگویید چه کاری انجام دهد. به کودک در آنچه نیاز دارد تا برای خودش انجام دهد حق انتخاب بدهید. به او نگویید که چه کاری را انجام دهد. گزینه هایی از اشیا یا اسباب بازیهای مختلف را در اختیارش قرار دهید تا از میان آنها برگزیند. عقب بایستید و ببینید چه کار می کند. نیازی نیست همواره در کارهایش مداخله کنید مگر زمانیکه او واقعا مخرب شده و یا می خواهد به خودش صدمه بزند. دانستن اینکه چه زمانی باید مداخله کرد یکی از مهارتهای والدین است و آنها زمانی این مهارت را به دست خواهند آورد که کودک را شناخته و محدودیتهایی برای او قرار دهند.
تصحیح کردن کودکان
کودکان اشتباه می کنند. آنها ممکن است چیزی را بریزند و یا اینکه ناخواسته ظرف غذا را بیندازند و غیره؛ نیازی نیست صدایتان را بلند کنید. در عوض به آرامی اشتباه را بشناسید "اوه تو اونو انداختی...، چرا یه دستمال نمیاریم تا اونو خشک کنیم." این زمان فرصتی است تا از کودک بخواهید کار درستی را با شما انجام دهد. شما خواهید دید از آنجا که کودک تمیز کردن بزرگترها را دیده است، دوست دارد تا کار تمیز کردن را مانند آنها انجام دهد. نیازی نیست اشتباه کودک را به وضوح بیان کنید. راهی وجود دارد که او خود متوجه اشتباهش شود. مثلا با بستن یک پیش بند پارچه ای به کودکی که در حال یادگیری نوشیدن آب از لیوان است به او خواهیم فهماند که اگر لیوان را زودتر از رساندن به دهان خم کند آب رویش خواهد ریخت. اگر آنها لغتی را اشتباه تلفظ می کنند نیازی نیست آنها را تصحیح کنید بلکه خودتان یکبار به درستی آن را تکرار کنید. تصحیح کردن کودکان ممکن است باعث شود که از ترس اشتباه کردن کاری را انجام ندهند. کودکان اشتباه می کنند و ما باید با رفتاری خوب به آنها آموزش دهیم. به کودکتان حق انتخاب از میان چند گزینه را بدهید. در حالیکه از ایمن بودن آنها اطمینان دارید آنها را در انتخابشان حمایت کنید. ذهن جستجوگر آنها را طوری تغذیه کنید که قادر به درک واقعی باشند و نیازهای کودکانتان را مشاهده کرده و آنها را برآورده سازید. اینها می توانند کلیدی برای کمک به کودکانتان بوده تا تمام تواناییهای بالقوه خود را پرورش دهند.
محیط آماده
ماریا مونتسوری: "اولین وظیفه معلم این است که محیط اطراف را ببیند و این بر وظایف دیگر ارجحیت دارد. آماده سازی محیط تاثیر غیرمستقیمی دارد اما اگر خوب انجام نشود هیچ نتیجه موثر و دائمی از هر نوعی- جسمی، عقلانی یا روحی- نخواهد داشت."
از نظر مونتسوری محیط آماده مهم است و یک حلقه ارتباطی برای کودک است تا از بزرگترها بیاموزد. اتاقها به اندازه کودکان هستند و فعالیتها برای موفقیت تنظیم شده اند. این محیط همچنین امکان آزادی حرکت و انتخاب را به کودک می دهد. این محیط باید برای او ایمن باشد تا بتواند به طور آزادانه به کشف و بررسی بپردازد.
این محیط باید برای کودک آماده و زیبا باشد تا او را به انجام کار دعوت کند. مونتسوری کار را فعالیتی می داند که کودک انجام می دهد یا ممکن است افراد آن را بازی بنامند. مونتسوری بازی کودک را کار می نامد زیرا او از طریق آن خود را می سازد و این فقط بازی محسوب نمی شود. بازی کودکان کار آنهاست و آنها از انجام آن لذت می برند.
پس نقش بزرگترها ساخت محیط اطراف آنهاست که در آن خواهند آموخت. بنابراین رشد کودک به محیطی که در آن است بستگی دارد و این محیط والدین را در بر می گیرد.
ذهن جاذب
مونتسوری دریافت که چگونه کودکان بدون اینکه کسی به آنها آموزش دهد زبان را می آموزند. این موضوع موجب پیدایش ایده او برای"ذهن جاذب" شد. کودکان زیر سه سال نیاز ندارند به منظور یاد گرفتن چیزی درسی به آنها داده شود. آنها به سادگی هر چیز را که در محیط وجود دارد از طریق تجربه کردن آن جذب می کنند. بنابراین مهم است که محیط خوب، عالی و مثبت باشد زیرا این آن چیزی است که کودک خواه و نا خواه جذب خواهد کرد.
کودک زبان بزرگترها را به آسانی خواهد آموخت. در مورد چیزی که در اطراف آنها می گویید دقت کنید. اگرچه فکر می کنید کودکان به حرفهای شما گوش نمی دهند، و احتمالا نمی توانند خودشان آن حرفها را بیان کنند، اما زمانیکه بتوانند این کار را بکنند شما نمی توانید آنها را از گفتن حرفهایی منع کنید که روزی خودتان به زبان آورده اید. دقیقا به همین دلیل است که ما نباید به آنها "نه" بگوئیم. ما نباید آنها را مجبور کنیم با حالت بی ادبانه به ما بگویند"نه". درعوض زمانیکه بخواهیم به کودکانمان بگوییم آنچه انجام می دهند اشتباه است، می گوییم "این کار را نکن".
________________________________________
[1] از پیش درباره چیزی عقیده پیدا کردن
رویش طلایی کوچولوها
*****کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است*****