- کودکان کله شق مانند یکدیگر نیستند. هر کودک کله شق یک فرد ویژه است که خلق و خوی خاص خود را دارد. برخی ملایم تر هستند و برخی سرسخت تر. برخی نیز غیرممکن به نظر می رسند.
- درک کودکان کله شق دشوار است. هنگامیکه اندیشه، آموزش و رفتار دیگران تفاوت زیادی با ما دارد، درک آن ها و دلیل رفتارشان آسان نیست. درک کودکان کله شق به همین دلیل دشوار است.
-کودکان کله شق نیاز به راهنمایی و انضباط زیاد دارند. کودکانی که بیشتر آزمایش می کنند، به انضباط بیشتری نیاز دارند.
- کودکان کله شق به روش هایی که در مورد دیگر کودکان موثر بوده، پاسخ نمی دهند. آن ها به راهنمایی روشن و محکم و استوار نیاز دارند. انضباط بی اثر راهی سریع برای جنگ قدرت است.
- کودکان کله شق متفاوت از دیگر کودکان می آموزند. روش آموختن این کودکان «روش دشوار» است. رفتار آنها بیمارگونه نیست، اما می تواند گیج کننده و ناامید کننده باشد .
- کودکان کله شق موجب واکنش افراطی در دیگران است. کودکان کله شق اغلب زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهند، موجب کشمکش برادران و خواهران می شوند و مشکلات دیگری در خانواده ایجاد می کنند.
- با رهانمایی مناسب، کودکان کله شق را می توان به افرادی پویا، حرف شنو و مسئول تبدیل کرد. ویژگی های کودکان کله شق را که گاه ما را به سر حد دیوانگی می رساند می توان تقویت کرد، و این در صورتی میسر است که کودک را درک کنیم و او را به مسیری درست راهنمایی کنیم.
کشف خلق و خوی فرزندتان
همه کودکان خلق و خو و روش مادرزادی خود را دارند. این روش رفتاری ذاتی و فطری است. اعمال، شیوه زندگی، ارزش ها یا باورهای والدین موجب این رفتارها در فرزندشان نشده است. خلق و خو مخلوق عوامل طبیعی نیست، اما با عوامل محیطی وارد فعل و انفعال و تاثیر متقابل می شود.
چند ویژگی که در همه کودکان وجود دارد:
1ـ پافشاری، سماجت: کودکان در چگونگی سماجت شان به هنگام انجام وظایف تفاوت های فردی نشان می دهند.
2ـ نیرومندی: کودکان کله شق می توانند کاملا حالت نمایشی داشته باشند. بسیاری از آن ها شدت و نیرومندی زیادی در واکنش های خود دارند.
3ـ نظم و ترتیب: بسیاری از کودکان سریع به نظم می آیند و نظم کارها را حفظ می کنند در حالی که کودکان دیگر تنوع و بی نظمی بیشتری نشان می دهند.
4ـ حواس پرتی
5 ـ انرژی و میزان فعالیت: سطح انرژی کودکان با هم متفاوت است.
6ـ حساسیت: کودکان نسبت به واکنشی که در برابر تحریکات حسی نشان می دهند با یکدیگر متفاوت هستند. برخی از آن ها خیلی حساس و واکنشگر هستند.
7ـ سازگاری و قابلیت تطبیق
چگونه فرزندم اینطوری شده است؟
ما می دانیم که عوامل ارثی و محیطی نقش مهمی در تشکیل خلق و خو دارند، اما نقش نسبی هر یک از این عوامل شناخته نشده است. تفاوت خلق و خو بطور عمده مربوط به عوامل ارثی و مادرزادی است.
چگونه خلق و خو بر رفتار اثر می گذارد
خلق و خو مانند نقشه رفتار است. به محض شناخت خلق و خوی فرزندتان، می توانید درک این نقشه را آغاز کنید و مدیریت آن آسان تر می شود
چگونه رفتار فرزندان بر شما اثر می گذارد؟
کودکان کله شق تاثیری مخرب بر دیگران دارند. در صورتیکه خلق و خوی والدین و کودک یکسان باشد، والدین در شناخت رفتار فرزندشان راحت تر هستند. از دید والدین رفتار کودک معنی دار است. اما در غیر اینصورت والدین در شناخت رفتار کودک و رفتار با او با دشواری بیشتری روبه رو هستند.
انضباط بی اثر: راهی سریع به جنگ قدرت
کودکان کله شق بیشتر از کودکان دیگر آزمایش می کنند و به همین دلیل مجبور می شوند راهنمایی و انضباط بیشتری بکار ببرند. این ویژگی آنهاست. کودکان کله شق به تجربه کردن مکرر مرزهای شما نیاز دارند تا بتوانند آن را به صورت یک گزینه اجباری – و نه اختیاری- بپذیرند. هر قدر کودک بیشتر آزمایش کند، والدین بیشتر از روش های بی اثر استفاده می کنند و هر دو طرف جدی تر وارد جنگ می شوند. راهنمایی بی فایده دعوتی به مبارزه قدرت است. اما بسیاری از والدین که از این روش های بی اثر استفاده می کنند نمی دانند که دعوت به مبارزه می کنند.
هماهنگی خوب و هماهنگی بد
بسیاری از والدین در ذهن خود تصویری حمل می کنند، این تصویر مجموعه ای از امیدها و انتظارات در مورد رفتار ایده آلی است که دوست دارند فرزندانشان داشته باشند. دست کشیدن از رویایی که دارید ممکن است یکی از دشوارترین کارهایی باشد که به عنوان والد با آن روبه رو می شوید اما این کاری ضروری است. پافشاری بر چیزی که واقعیت ندارد شما را از پای درمی آورد.
بهبود بخشیدن به هماهنگی
مشکل بسیاری از والدین صرف وقت برای تغییر چیزی است که نمی توانند آن را تغییر دهند- خلق و خوی فرزندشان. ما نمی توانیم خلق و خو را تغییر دهیم اما می توانیم آن را درک کنیم، هدایت کنیم و آن را در جهتی مثبت شکل دهیم.
فصل دوم: چگونه کودکان کله شق قوانین شما را می آموزند.
راه سخت روشن ترین راه برای کودک کله شق است تا قوانین شما را بیاموزد.
کودکان مانند بزرگسالان یاد نمی گیرند. کودکان بطور واقعی می آموزند. تجربه حسی بلاواسطه آن ها نقشی نیرومند در شکل گیری باورها و درک آن ها از واقعیت دارد. آنچه کودکان با حواس خود تجربه می کنند تعیین می کند که فکر کنند امور واقعی چگونه هستند.
چرا آموزش و یادگیری می شکند
در صورتیکه گفتار ما با کردارمان هماهنگ باشد، کودکان یاد می گیرند که حرف های ما را جدی بگیرند و قوانینی که با این واژه ها بیان می شوند را بپذیرند. اگر گفتار و کردار ما هماهنگ نباشند، کودکان یاد می گیرند حرف های ما را نادیده بگیرند و باورهای خود را بر اساس آنچه تجربه کرده اند بنا خواهند کرد.
آزمایش مرزها: شیوه تحقیق کردن کودکان
کودکان کاری را که از آن ها خواسته شده انجام ندهند، را انجام می دهند و منتظر می مانند تاببینند چه اتفاقی می افند. این آزمایش روش تحقیق کودکان است. داده هایی را که آن ها از تجارب خود جمع آوری می کنند به آن ها کمک می کند در مورد قوانین ما نتیجه گیری کنند. اما با همه این تفاصیل شیوه یادگیری همه کودکان یکسان نیست.
خلق و خو و شیوه های یادگیری
تمایل درونی کودکان سازگار همکاری و خشنود ساختن است اما از طرف دیگر کودکان کله شق محققین مهاجم هستند. در صورتی که گفتار و کردارتان هماهنگ باشد، کودک شنا حرفتان را حجت تلقی کرده و جدی گرفتن سخنان شما را آغاز می کند. اگر کودکی کله شق دارید، باید بطور جدی مرزهای خود را محکم نشان دهید.
همان کاری که می کنیم، همان را آموزش می دهیم
برای آموزش قوانین خود از هر روشی استفاده کنید، باید همان روش ها را بارها در مورد کودک کله شق خود بکار ببرید. چرا؟ زیرا کودک شما از راه عمل یاد می گیرد. اگر روش های شما غیرموثر باشند، ممکن است چیزی را درس بدهید که قصد واقعی شما نیست. والدینی که زیاد روی حرف و گفتار حساب می کنند بیشتر شاهد درهم شکستن روش آموزش- یادگیری خواهند بود. آن ها کلام را با عمل اشتباه می گیرند و تعجب می کنند چرا پیامشان به گوش فرزندشان نمی رسد.
فصل سوم: چگونه والدین قوانین خود را آموزش می دهند
وقتی صحبت آموزش درمیان است، بسیاری از والدین در جایی از زنجیره رویکردها عمل می کنند. در یک انتها استبداد یا رویکرد تنبیهی است. مرزها محکم هستند، اما روش ها چندان مودبانه و احترام آمیز نیست. در انتهای دیگر، رویکرد آسان گیری است. روش ها احترام آمیز هستند، اما مرزها خیلی محکم نیستند. برخی از رویکرد ترکیبی استفاده می کنند و مقداری از هر رویکرد را به کار می برند.
رویکرد استبدادی (محکم ولی غیر احترام آمیز)
در مقابل این رویکرد، کودکان کله شق اغلب شورش یا تلافی می کنند. کودکانی که در طیف میانی هستند، کمی از هر دو را چاشنی می کنند. بسیاری از کودکان اساسا خشم و مقاومت می کنند و روش ها را آسیب رسان، دردناک و تحقیرآمیز می یابند.
رویکرد تنبیهی محدودیت های بسیاری دارد. این روش معمولا بصورت لحظه ای رفتار نادست را متوقف می کند اما درس های مثبت در مورد مسئولیت، حل مشکل، یا ارتباط احترام آمیز به آن ها نمی آموزد. چرا نه؟ به این دلیل که والد همه تصمیمات را می گیرد و والد است که مشکلات را به تنهایی حل می کند. روش های مورد استفاده والدین ارتباط آسیب رسان را تشویق می کند، روش ضعیف حل مشکل را نمایش می دهد و بچه ها را هرچه بیشتر به والدین وابسته می کند.
روش آسان گیری ( احترام آمیز، اما محکم نه)
آزادی بدون محدودیت، دمکراسی نیست. بلکه هرج و مرج است و کودکانی که با هرج و مرج تربیت شوند به قوانین، حاکمیت و قدرت احترام نمی گذارند و استفاده مسئولانه از آزادی را یاد نمی گیرند. روش های آسان گیری شامل مقدار زیادی تکرار کردن، یادآوری، اخطار، دادن فرصت، دلیل آوردن، شرح دادن، دفاع کردن، گول زدن، سخنرانی کردن، بحث و مشاجره کردن، تسلیم شدن و سایر روش های تشویقی است.
از نظر تربیتی، روش های آسان گیری ارزش کاربردی محدودی دارند زیرا کودکان رابطه علت و معلول میان چیزی را که والدین می گویند و چیزی را که انجام می دهند، برقرار نمی کنند. روش های آسان گیری هماهنگی ضعیفی با خلق و خو و شیوه های یادگیری کودکان کله شق دارد. والدین آسان گیر مدام دنده عوض می کنند و از روش های مختلف گفتاری استفاده و دیگران را تشویق به همکاری می کنند. والدینی که کودکان را از تجربه کردن عواقب انتخاب و رفتارهای نادرست خود محروم می کنند، همچنین آن ها را از آموزشی مهم محروم می کنند.
رویکرد ترکیبی (نه محکم، نه احترام آمیز)
روش ترکیبی مخلوطی از مدل های تنبیهی و آسان گیری است. رویکرد ترکیبی با عدم استحکام مشخص می شود. این رویکرد بدترین عناصر دو رویکرد را مخلوط می کند و افراطی ترین واکنش ها را در والدین و کودکان برمی انگیزد. رویکرد ترکیبی انواع زیادی دارد. رایج ترین نوع روشی است که والدین بیشتر آسان گیر هستند، وقتی که از نفس افتادند شکیبایی خود را از دست می دهند و به حالت تنبیهی سوییچ می کنند.
رویکرد آزاد ( محکم و با احترام)
تعیین مرزها نیازمند تعادل میان محکم بودن و حفظ احترام است. روش های مذکور همگی مبتنی بر روش های برنده- بازنده در حل مشکلات، باورهای نادرست درباره یادگیری بوده و نمی توانند اهداف پایه ای تربیت را تامین کنند. رویکرد دموتراتیک مبتنی بر رابطه برنده- برنده در حل مشکلات است که محکم بودن و احترام را ترکیب کرده و بسیاری از اهداف تربیتی ما را تامین می کند.
رویکرد دموکراتیک تعادلی میان دو روش افراطی تنبیه و آسان گیری می باشد. این رویکرد در داخل مرزهایی که به روشنی تعریف شده اند، به کودکان آزادی و حق انتخاب می دهد. روند آموزش و یادگیری بر اساس همکاری است، نه بر اساس رقابت یا خصومت. فرصت هایی برای اکتشاف و آزمایش سالم فراهم می کند، اما این فرصت ها را در درون مرزهایی روشن برای هدایت و یادگیری آن ها فراهم می سازد. این روش با شیوه های یاد گیری کودکان کله شق به خوبی هماهنگی دارد.
فصل چهارم: مرزهای شما نرم هستند یا محکم؟
مرزها دو نوع اساسی دارند: نرم و محکم. مرزهای محکم پیام های روشن هستند. واژه ها با عملی مناسب پشتیبانی می شوند. و اطاعت هم یک انتظار و هم یک اجبار است. کودکانی که با مرزهای محکم تربیت می شوند یاد می گیرند که به سخنان والدین توجه کنند و هنگامی که از آنها درخواست می شود، همکاری کنند. از طرف دیگر، مرزهای نرم پیام هایی درهم و برهم و مبهم درباره قوانین و انتظارات است. واژه ها با عمل پشتیبانی نمی شوند. اطاعت اختیاری است، نه اجباری. کودکانی که با مرزهای نرم تربیت می شوند سخنان ما را نادیده می گیرند و اغلب ما را به عمل وامی دارند.
مرزهای نرم: هنگامی که نه یعنی آری، ممکن است، شاید
مرزهای نرم ظاهرا قانون هستند، نه در عمل. آن ها آزمایش کردن را ایجاب می کنند. مرزهای نرم اشکال مختلف دارند. می توانند بصورت پیام های گفتاری بی اثر یا کارهای بی اثر باشند.
امید ها، آرزوها و بایدها
امید ها، آرزوها و بایدها راه دیگری برای گفتن این است که توقف کار خوبی است، اما اجباری به توقف نداری. هنگامی که کودکان کله شق این پیام ها را می شنوند، اغلب دست به آزمایش می زنند تا روشن ـر شوند.
مرزهای محکم: هنگامی که «نه» واقعا یعنی نه
مرزهای محکم، پیامی روشن در مورد قوانین و انتظارات ما به کودکان ارسال می کنند. بچه ها می فهمند که منظور ما همان چیزی است که بر زبان می آوریم، زیرا آن را تجربه می کنند. واژه ها برابر عمل هستند. آن ها یاد می گیرند که بطور جدی به سخنان ما توجه کنند، کمتر آزمایش کنند و بیشتر آنچه را از آن ها خواسته شده اجرا کنند. مرزهای محکم تضمین کننده زندگی خوب با بچه های کله شق است.
فصل پنجم: نمایش خانوادگی
اگر در مورد فرزند کله شق خود از مرزهایی مبهم استفاده کنید، بدون شک نمایش ویژه ای برای خود ایجاد کرده اید که در یک محیط پر کشمکش بارها و بارها تکرار خواهد شد. نمایش خانوادگی انواع مختلفی دارد:
آسان گیر، تنبیهی، ترکیبی. مهم نیست کدام را به کار می گیرید، همه اینها کوشش هایی غیرموثر برای تعیین مرزها و وادار کردن کودکان به همکاری است. این الگوهای شناخته شده به بدتر شدن رفتار نادرست، کشمکش و جنگ قدرت می انجامد. اگر مرتب به ساز بچه ها برقصید، احتمالا در دایره معیوب پاداش دادن به رفتار نادرست آنها- که سعی دارید متوقف کنید- درگیر می شوید.
نمایش ترکیبی
در میان همه نمایش هایی که والدین اجرا می کنند، نمایش ترکیبی طولانی ترین، پر سر و صداترین، ناراحت کننده ترین و مخرب ترین نوع نمایش است. این نوع، بدترین ویژگی ها و رویکرد افراطی را ترکیب کرده و منجر به بروز بدترین رفتار در کودک کله شق می شود.
نمایش ترکیبی انواع مختلف دارد: برخی از والدین در شرایط راهنمایی و تربیت با شیوه تنبیهی آغاز می کنند اما در صورت برخورد با مقاومت کافی از طرف بچه ها به روش آسان گیری عقب نشینی می کنند. رایج ترین نوع نمایش ترکیبی روشی است که والدین یک روش آسان گیرانه را با تکرارها، یادآوری ها، اخطارها، گول زدن ها، استدلال ها و داستان های زیاد بکار می گیرند؛ اما خسته می شوند و به روشی تنبیهی با سرزنش ها، فریاد کشیدن ها، کتک زدن ها، زندانی کردن ها یا گرفتن امتیازات از بچه ها برای مدت طولانی برمی گردند.
خلاصه
بهترین راه نمایش شروع نکردن آن است. باید با پیامی روشن آغاز کنیم و اجازه ندهیم کودکان ما را به دام انداخته و به جنگ قدرت بکشانند.
فصل ششم: چگونه روشن صحبت کنیم؟
یک پیام روشن با واژه ها آغاز می شود و اغلب ارتباط در این نقطه شکسته می شود زیرا والدین بیشتر حرف می زنند و لازم نمی دانند کار دیگری بکنند. خشم، ناراحتی و احساسات تند می تواند به آسانی روشنی پیام شما را تخریب کرده و احتمال همکاری را به شدت کاهش دهد. تنها چیزی که می گویید مهم نیست؛ بلکه طرز گفتن آن نیز مهم است. واژه هایی که بکار می برید ابزار مهم تربیتی هستند.
اصول دادن پیام های روشن
کلید پیام دادن روشن با واژه ها این است که تنها چیزهای لازم را بگوییم و آن ها را به صورتی روشن، محکم و احترام آمیز بگوییم.
تمرکز را روی رفتار نگه دارید
باید پیام را به طرزی آغاز کنیم که تمرکز آن روی مطلب درست باشد- رفتار، و کاری به نگرش، احساسات، یا ارزش شخص نداریم. پیام هایی که حاوی طعنه و سرزنش، انتقاد و تحقیر است، کار را به درازا می کشانند. این پیام ها رد کننده شخص به همراه رفتار نادرست است و روشنی پیآم در ابهام می ماند. تمرکز پیام در جهتی نادرست است.
مستقیم و ویژه صحبت کنید
یک پیام روشن باید به طرزی ویژه و مستقیم آنچه را که می خواهید به او انتقال دهد. در صورت لزوم، به او بگویید که چه وقت و چگونه کار را انجام دهد. هرچه تعداد واژه ها کمتر باشد بهتر است.
از صدای طبیعی خود استفاده کنید
لحن گفتار شما خیلی مهم است. صدای بلند و تحریک شده یا صدای خشمگین پیامی اشتباه صادر می کند- از دست دادن کنترل. احتمالا این زمانی است که کودک آزمایش کردن های خود را افزایش می دهد زیرا احساس می کند گیر افتاده اید و نمایش را شروع می کنید. لحن شما باید نشان دهد محکم هستید، بر همه چیز کنترل دارید و انتظاری که از آن ها دارید بخوبی برایتان مشخص است.
جریمه عدم اطلاعات را مشخص کنید.
به یاد داشته باشید که کودکان کله شق محققین مهاجم و گستاخ هستند. آن ها می خواهند بدانند که هنگام مقاومت در برابر قوانین شما یا آزمایش آن ها، تا چه حد می توانند پیش بروند. اگر انتظار دارید کودک شما آزمایش کند، با همان صداي طبیعی به کودکتان بگویید که اگر همکاری نکند چه اتفاقی می افتد. شما با دادن این اطلاعات به کودک خود برای انتخاب گزینه ای قابل قبول، شفاف و روشن عمل می کنید.
رویش طلایی کوچولوها