بنابراین یک پدر و مادر مسئول نمیتوانند نسبت به این
دوران بیتفاوت باشند، زیرا تربیت کودک از آغاز ولادت شروع میشود.
نوع رابطهای که بزرگترها با فرزندشان دارند و نیز
طرز رفتار و گفتار آنها و همچنین توجهاتی که به او دارند، گام اول تعلیم و تربیت
است.
زیرا کودکان امروز به خاطر فراوانی امکانات و توجه
بیش از حد والدین، لذتی را که ما در کودکی از دریافت یک هدیه کوچک میبردیم، نمیبرند.
همچنین قدردان زحمات والدین خود نیستند، به عبارتی
شکایت بسیاری از والدین امروزی قدرناشناسی کودکان است.
وقتی کودک در خواستههای خود غرق میشود، نمیتواند
قدردان نعمتهایی که دارد باشد. برای مثال، اگر میخواهیم برای فرزندمان جشن تولد
بگیریم بهتر است به جای خریدن انواع و اقسام اسباببازیهای گرانقیمت و لوکس برای
او، تدارکات مهمانی و آماده کردن مقدمات جشن و توجهی را که به او معطوف شده است
پررنگ کنیم و خرید را به یک هدیه کوچک، اما
متناسب با سن او محدود کنیم. در حقیقت بالا بردن کیفیت یک رابطه دوستانه، مهمتر
از خرید یک هدیه گرانقیمت است.
به این ترتیب، ما به عنوان یک پدر و مادر مسئول باید
بدانیم که حس قدرشناسی مساوی است با حس خوب خوشبختی.
هر قدر بتوانیم حس قدرشناسی و سپاسگزاری را در
فرزندمان تقویت کنیم، بهتر میتوانیم شادی و نشاط را به زندگی آنها وارد کنیم.
راههای زیادی وجود دارد که کودکان بتوانند قدرشناسی
را بیاموزند که در این نوشتار مهمترین آنها را با هم مرور میکنیم.
الگوی رفتاری
متاسفانه بسیاری از ما به این دلیل که هر روز با
افراد خانواده خود در ارتباط هستیم، فراموش کردهایم قدرشناس کارهای یکدیگر باشیم.
در حالی که رفتارهای کودکان بازتابی از رفتارهای خود
ماست، زیرا کودک یک مقلد کامل است. در حقیقت او به عملکرد والدینش نگاه و از آنها تقلید
میکند.
به این ترتیب، والدین باید ابتدا قدرشناسی را به خود
بیاموزند تا بتوانند فرزندان قدرشناسی داشته باشند، چراکه بچهها مثل تمام
رفتارهای دیگر، قدردانی و سپاسگزاری را از ما یاد میگیرند.
وقتی والدین از کارهای خوبی که کودک انجام میدهد،
تشکر میکنند، او میفهمد چه کاری مورد تایید است و ارزشها را درمییابد.
زمانی که او به خاطر کار خوبش تشویق میشود، در واقع
این پیام را دریافت میکند که به علت انجام یک رفتار یا گفتار خوب مورد توجه واقع
شده است.
به این ترتیب تکرار قدردانی از کودک به او کمک میکند
تا رفتارها و گفتارهای خوب خود را بیشتر کند.
بعضی اوقات والدین فکر میکنند انجام مقطعی کارهای
خوب نیاز به تشکر ندارد و فراموش میکنند از کودک تشکر کنند.
طبیعی است که در چنین شرایطی نباید از کودک توقع
داشته باشیم قدردان بار بیاید. مثلا، میتوانیم هنگام ناهار یا شام از تک تک افراد
به صورت فردی تشکر کنیم، از مادر به خاطر غذای خوشمزهای که درست کرده، از پدر به
خاطر تامین هزینههای مورد نیاز، از بچهها به خاطر چیدن میز و...
همچنین ما به عنوان یک پدر و مادر آگاه باید قدردان
کارهای هرچند کوچک افراد خانواده، دوستان و اقوام باشیم و سعی کنیم این قدردانی
را در مقابل فرزندمان نشان بدهیم.
زیرا او نباید فکر کند وقتی کسی را دوست دارد و با او
احساس صمیمیت میکند، دیگر نیازی به تشکر نیست.
محیط خانواده
یکی از مهمترین دلایل ناسپاسی کودکان، ناسپاسی
والدین در قبال یکدیگر است، زیرا بچهها قدرشناسی را در محیط خانه و خانوادهشان
یاد میگیرند.
بنابراین در خانوادههایی که قدرشناسی در رابطه پدر و
مادر دیده نمیشود، کودکان نیز به آن رفتارها عادت و هرگونه محبت والدین را انجام
وظیفه میشمارند.
مثلا، وقتی پدر خانواده هنگام غذا خوردن مدام غر میزند
و ایراد میگیرد و بدون تشکر، میز غذا را ترک میکند یا مادر با دیدن خریدهای
همسرش، شروع به خردهگیری میکند.
بچهها نیز به مرور زمان یاد میگیرند مقابل محبتهای
پدر و مادر نه تنها سپاسگزار نباشند، بلکه مدام غر بزنند و ایراد بگیرند.
بنابراین رابطه سالم میان پدر و مادر یکی از اصول مهم
تربیتی فرزندان به حساب میآید و زمانی که محیط خانواده دوستانه نباشد این امر بهتدریج
و کمکم تاثیر منفی روی رفتارهای کودکان خواهد داشت، که بیاحترامی به والدین و
ناسپاسی مهمترین آنهاست.
به این ترتیب، آنها علاوه بر این که نمیتوانند
قدرشناسان خوبی برای والدین خود در آینده باشند در زندگی اجتماعی هم دچار مشکل میشوند.
روحیه همکاری
یکی از بهترین روشهای آشنا کردن کودکان با واژه
قدرشناسی، باور کردن روحیه همکاری و مشارکت در آنهاست.
مثلا، اگر کودک در کارهای خانه یا آشپزی مشارکت کند،
این تجربه موجب میشود قدر زحمات شما را بیشتر بداند، اما بسیاری از والدین به
خاطر علاقه بسیار زیادی که به فرزندانشان دارند
از واگذار کردن مسئولیت به آنها خود خودداری میکنند
که چنین روشی موجب پرورش نادرست شخصیت آنها میشود.
والدین باید توجه داشته باشند که پاداش دریافتی
فرزندشان باید متناسب با عملکرد و ارزش رفتار او باشد.
زیرا اگر این تناسب رعایت نشود ممکن است او تشویقهای
کمهزینه را کافی نداند و در مقابل تشویقهایی که آنها را اندک میشمارد، ناسپاسی
کند.
تشویق غیرکلامی
وقتی کودک خردسال ما میز غذا را میچیند و افراد
خانواده برای صرف غذا دور میز مینشینند، بهتر است به جای بیتوجهی او را در آغوش
گرفته، ببوسیم و بگوییم «متشکرم»، زیرا گاهی اوقات حتی در آغوش کشیدن کودک و
بوسیدن او نیز میتواند روشی برای نشان دادن قدرشناسی ما باشد.
قدردانی از کارهای کودک نباید فقط به صورت کلامی
باشد، گاهی لازم است به صورت غیرکلامی مثل خرید یک هدیه یا دریافت یک جایزه باشد.
مثلا مادر میتواند به کودک بگوید اگر اتاقت را بعد
از بازی مرتب کنی، میتوانی کارتون مورد علاقهات را ببینی یا بستنی بخوری.
به این ترتیب یک رفتار منوط به انجام یک رفتار دیگر
میشود، از طرفی شرایط تشکر از کودک و تحسین او بسیار مهم است.
برای مثال، تشویق در جمع میتواند تاثیر دوچندانی
داشته باشد به شرطی که در حضور خواهر و برادرش نباشد.
همچنین اشاره به رفتار و گفتارهای مثبت دیگران هم به
او یاد میدهد در کارهای دیگران دقت کند و از آنها یاد بگیرد.
این نکته مهم است، خوب است که بچهها تلاش والدین را
برای برآورده کردن نیازهایشان ببینند تا قدردان آنها باشند، زیرا بچههای امروزه
بدون تلاش، آنچه را میخواهند به دست میآورند.
در این صورت، این قبیل کودکان وقتی بزرگ میشوند،
توقع دارند هر آنچه را میخواهند بدون زحمت به دست آورند و این نگرش آنان را
قدرناشناس بار میآورد.
بنابراین از زمانی که کودک توانست با دیگران ارتباط
کلامی برقرار کند ما به عنوان پدر و مادری مسئول وظیفه داریم او را با واژه زیبای
قدرشناسی آشنا کنیم.
در حقیقت کودک باید از همین دوران قدرشناس کارهایی که
دیگران بهویژه پدر و مادر برایش انجام میدهند، باشد.
به این ترتیب، مادر باید به فرزندان خود کار و تلاش
پدر را برای برآورده کردن نیازهای خانواده بیان کند تا او بداند خدماتی که دریافت
میکند، بدون زحمت نیست.
کمک به دیگران
به کودکانمان کارهایی که میتوانند برای دیگران انجام
دهند را یاد بدهیم، زیرا آنها قدرت زیادی در نشان دادن نگرانی و محبت خود به
دیگران دارند و خیلی سریع با انجام این کارها میتوانند آنها را یاد بگیرند.
مثلا میتوانیم به او توضیح بدهیم که شرایط اقتصادی
مردم با هم متفاوت است و کودکانی هستند که حداقل امکانات رفاهی را ندارند،
بنابراین ما میتوانیم به آنها کمک کنیم.
برای نمونه، گاهی اوقات از فرزندمان بخواهیم لباسها
یا اسباببازیهایش را که بدون استفاده است، در اختیار کودکانی بگذارد که به آن
نیاز دارند.
بنابراین در طول مدتی که به فرزند خود مهارتها و
اصول اخلاقی را آموزش میدهیم به او بیاموزیم که کمک به دیگران هم یکی از اصول مهم
اخلاقی است که باید در تمام طول زندگی رعایت کند.
اجرای نمایش
اگر متوجه شدیم فرزندمان به حد کافی روحیه قدرشناسی
ندارد، با انجام بازیهای مختلف، قدردانی را به او بیاموزیم.
برای مثال، به همراه او نمایشی را اجرا کنیم که در آن
زحمات یکی از شخصیتها مورد توجه و قدردانی قرار میگیرد یا نادیده گرفته میشود.
در هر دو حالت به احساس فردی که آن کار مثبت را انجام
داده اشاره کنیم یا برخی از کارهای غیرمتعارف را انجام بدهیم.
برای مثال، هر از گاهی به جای استفاده از خودروی شخصی
در مسافتهای کوتاه پیادهروی یا از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم، چون این کار
باعث میشود فرزندمان قدر داشتههای خود را بداند.
همچنین باید به او یاد بدهیم که قدردان افرادی که
حقوقش را رعایت میکنند نیز باشد. برای مثال، به او بگوییم که آنچه در خانواده به
عنوان حق تحصیل، بازی و حق انتخاب لباس، کفش و ... دارد.
اگر چه این حقوق جزو حقوق واقعی او محسوب میشوند،
اما باید بداند افرادی در اجتماع هستند که از همین حقوق اولیه نیز بیبهرهاند.
این آموزشها به او کمک میکند در آینده حقوق دیگران را رعایت کند.
قدرشناسی را به کودکان نشان دهیم
آیا میدانید بچههای کوچک ما چگونه کلماتی مثل
متشکرم، ممنونم، لطف کردید و خیلی از واژههای مشابه را یاد میگیرند؟!
آنها کلمات را میشنوند و سپس تقلید میکنند و اگر ما
به عنوان یک پدر و مادر آگاه آن کلمات را به کار نبریم، آن را یاد نمیگیرند.
بنابراین اگر فرزند ما به گفتن کلمه متشکرم و... عادت
ندارد، شاید این مقطعی در سن او باشد یا شاید این الگویی است که شما شکل دادهاید.
همچنین باید بیاموزد، وقتی کسی در حقش خوبی میکند هر
چند کوچک و ناچیز، از او قدردانی کند. آن وقت کودک در سنین نوجوانی و جوانی
قدرشناس و با ادب پرورش خواهد یافت.
شکرگزاری را آموزش دهیم
از همین دوران به کودکان بیاموزیم، هر روز برای تمام
چیزهایی که دارند از خدای مهربان تشکر کنند. این سپاسگزاری باید هر روز در زندگی
آنها تکرار شود.
مثلا از فرزندمان بخواهیم بعد از خوردن هر وعده غذا
از خداوند مهربان به خاطر این همه نعمت که در اختیار ما قرار داده، تشکر کند.
البته این نکته مهم است که ابتدا باید خودمان اینگونه
رفتار کنیم و وقتی کودک ببیند والدینش بعد از خوردن هر وعده غذا از خداوند تشکر میکنند.
او هم همین کار را تکرار میکند یا مثلا وقتی بیمار
میشود به او بگوییم که بیماری به انسانها ارزش سلامتی را نشان میدهد و ما باید
شکرگزار سلامتی خویش باشیم و از خداوند مهربان به خاطر دادن این نعمت بزرگ تشکر
کنیم.
همچنین باید کودک دلبندمان را به دل طبیعت ببریم،
زیرا او باید قدر نعمت تابش خورشید، وزش باد، وجود ابر، آمدن باران و برف، درختان
و گلها و نیز قدر حیوانات چه اهلی و چه وحشی را بداند و همیشه شکرگزار خداوند
مهربان به خاطر نعمتهایش باشد.
و در پایان ما میتوانیم با این روشهای ساده اما
مهم، نهال حقشناسی، سپاسگزاری و قدردانی از دیگران را در وجود فرزندانمان پرورش
دهیم.
تا این صفات خوب در وجود آنها تقویت
شود و به صورت یک عادت خوب و اخلاق پسندیده، ملکه گفتار و رفتارش شود.