تربیت جنسی را به صورت های گوناگون تعریف کرده اند. گروهی معتقدند تربیت جنسی، «انتقال اطلاعات و مسائل جنسی» است. از این جهت، معلمان و مربیان باید از یک رشته معلومات آگاهی داشته باشند و آنچه را در این باره می دانند، به فرد منتقل کنند. انسان برخوردار از تربیت جنسی نیز کسی است که مجموعه ای از آنچه را درباره مسائل جنسی به آن نیاز دارد، بداند.
تعریف دوم کامل تر از تعریف اول باشد؛ زیرا اگر فرد را با مجموعه ای از اطلاعات در زمینه ای خاص رها کنیم، به رشد و کمال او کمکی نشده است. چه بسا همین اطلاعات جنسی، موجب رشد (بلوغ) زودرس غریزه جنسی و در نتیجه انحراف او شود.
تربیت، شاخه ای از علوم تجربی است که به مجموعه عادت های فکری که باید کسب شود و مجموعه خصایل اخلاقی که باید رشد کند، گفته می شود.
همچنین می توان تربیت را فرآیندی از آموزش و پرورش دانست که در آن می کوشند مخاطب را برای شکوفاسازی استعدادها و قابلیت های درونی اش یاری دهند.
جنسیت یا تمایل جنسی در یک معنا، فعالیتی شهوانی است که موجب جذب یک جنس در مقابل جنس دیگر می شود و به لذت یا تولید مثل می انجامد و در معنای دیگر، مفهوم زیست شناسی جنسی را در بر می گیرد.
تربیت جنسی در یک معنای فراتر از احساس جنسی، به رشد شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی افراد نیز نظر دارد.
اهمیت و ضرورت تربیت جنسی
با توجه به اینکه انسان دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی است، از نظر تأثیر و تأثر متقابل این ابعاد از یکدیگر، تربیت او نیز باید همه جانبه و در عین حال هماهنگ باشد، به ویژه آنکه رشد این ابعاد همراه با هم و به صورت هم زمان اتفاق نمی افتد. ازاین رو، تربیت در هر زمینه ای باید با رشد آن زمینه مناسب باشد.
از سوی دیگر، صاحب نظران و اندیشمندان تربیتی به این نتیجه رسیده اند که در دوران کودکی، پایه های اساسی ساختمان شخصیت انسان شکل می گیرد و دوره نوجوانی به بعد، زمان تثبیت شخصیت انسان است.
باید متولیان امر تربیت، به ویژه والدین به این مهم توجه داشته باشند و برای تربیت فرزند خود، از کودکی سرمایه گذاری کنند.
امام علی علیه السلام با توجه به همین مسئله، در وصیت خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرماید:
همانا قلب نوجوان مانند زمین خالی از کشت است که هر چه در آن بریزی، می پذیرد.
ازاین رو، به تربیت و تأدیب تو اقدام کردم پیش از اینکه قلب تو سخت شود (و شخصیت تو شکل بگیرد) و فکر و اندیشه ات، (به چیزی غیر از آنچه به خیر و صلاح توست) مشغول گردد.
اگر تربیت بخواهد به صورت جامع و کامل پیاده شود، باید تربیت جنسی را به عنوان حلقه ای از حلقه های آن به شمار آورد و حتی با توجه به اینکه مسائل جنسی به صورت چشم گیری دیگر ابعاد را تحت تأثیر خود قرار می دهد، توجه به امر تربیت در این زمینه، ضروری تر به نظر می رسد.
با توجه به نقش دوران کودکی، پرداختن به این مهم در این دوران، ضروری است، به گونه ای که برخی صاحب نظران معتقدند حیات جنسی انسان از بدو تولد آغاز می شود. در دوران بلوغ که اوج شکوفایی و رشد غریزه جنسی است، تربیت جنسی بیشتر ضروری به نظر می رسد.
بر خلاف تصور مردم، صاحب نظران تربیت، معتقدند مسئله بلوغ را نباید مسکوت گذاشت یا از کنار آن گذشت و نوجوان را در این زمینه به حال خود رها کرد، بلکه باید او را در جریان دگرگونی های جنسی، جسمی و روحی این دوره قرار داد.
اگر مربیان و والدین از این مسئله غفلت کنند، آسیب هایی نوجوان را تهدید می کند که از آن جمله می توان موارد زیر را نام برد:
1. استفاده از کانال های اطلاعاتی آلوده در این مورد که در نتیجه ارضا نشدن حس کنجکاوی جنسی صورت می گیرد.
2. احساس گناه و خجلت از مشاهده عوارض طبیعی بلوغ که به انزوا، درون گرایی و خود ارضایی می انجامد.
3. آگاهی نداشتن از تکلیف شرعی و وظایفی که نوجوان از نظر شرعی در برابر عوارض جسمی و جنسی این دوره دارد و در نتیجه، بنیان اخلاقی و اعتقادی وی در اوان تکلیف سست می شود.
پس ضرورت دارد کسانی که به بلوغ می رسند، به وسیله افراد صلاحیت داری که مناسبات دوستانه ای هم با آنها دارند، از این مقوله ها آگاه شوند و احساس و بینش سالم و صحیحی درباره سیر طبیعی رشد خود پیدا کنند.