پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط
برقرار میکنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف میزنند. این والدین بسیار غرولند میکنند،
کودک را تحقیر میکنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار میدهند. در مقابل
کودکانشان نیز به شیوههایی متفاوت واکنش نشان میدهند. مثلا بسیار بازیگوش و
شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی میکنند.
گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت
را میفهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار میکنند و سخن میگویند. اما
متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن میشود تا زمانی که باید اقتدار
یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش میدهند
و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری میکنند.$
گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری
یک ارتباط سالم را میشناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل میکنند.
آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف میزنند و عمل میکنند. برقراری ارتباط با کودک
به این شیوه به کودک میفهماند که پدر و مادر موقعیت را میشناسند و میفهمند و
مطابق باآن حرف میزنند و عمل میکنند. این شیوهای است که پدر و مادرها باید آن
را یاد بگیرند.
این ۲۰ روش به شما کمک میکند تا شیوه حرف زدن
درست با فرزندتان را بیاموزید:
۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه
او را به حرفهای شما جلب میکند. کودکان خردسال اغلب به زمانهایی محدود توجه
دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.
۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک
نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو
کثیف نکن» او به سمت آن کشیده میشود و بالاخره لیوان را میشکند و لباسش را کثیف
میکند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست
باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار
ارزنده است.
از واژههای سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر
آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژهها
و جملات احساس بیارزشی را در کودک شما تقویت میکند.
جملات و واژههای مثبت به کودک اعتماد به نفس و
احساس شادی و خوشبختی میدهند. رفتارش را بهتر میکند و تلاش او را برای رسیدن به
موفقیت بیشتر میکند.
جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب
بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»،
«من به تو افتخار میکنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجهاش را ببینید.
۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژهها
را زمانی بهتر احساس میکنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش
نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.
۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی
که غر میزند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف
بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و
بیداد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید.
۵ـ به کودک فرصتها و موقعیتهای تازه را
پیشنهاد بدهید. اگر میخواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا
باید به یک روش خاص عمل کند و به حرفهایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی
از حرفها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون میری باید لباست رو عوض
کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»
از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک
کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمیکنی
اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»
جایگزینها را به کودک نشان بدهید. «الان نمیتونی
نقاشی بکشی، اما میتونی با لگوهات بازی کنی».
۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمیتوانند چند دستور را
همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو
مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته سادهتر
را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.
۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا
روی ناکامیها و ناتوانیهای کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که
درست رفتار نمیکند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف
بزنید.
۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از
کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند.
چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکتهای که نباید
فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ
بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه
خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب
محترمانه حرف بزنید.
۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مسالهای
تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را
به کودک توصیه میکنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش
تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید.
چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی
هم مهربان باشید. اگر میبینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش میکند میتوانید
در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام
بدهد.
۱۰ـ سوال بپرسید. اگر میخواهید کودکتان بیشتر
فکر کند و برداشتهای آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی
یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و
دیدگاهها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ »
بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».
۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟
اگر احساس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرف هایتان نشان نمیدهد و
گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را
به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند
۱۲ـ درخواست هایتان را با خواستههای شخصیتان
یکی کنید. زمانی که میخواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمانهای
امری مثل«تو باید» بگویید «من میخواهم». او از این طریق میفهمد که تاثیر رفتارش
چه احساسی در شما ایجاد میکند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال میشم که بری حموم»«خیلی
هیجان زده میشم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمرههای خوبی بگیری».
۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مسالهای میشود و
به محیط اطراف و زمان توجهی نمیکند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه
کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم»
۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت
شما به شنیدن حرفهای اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواستان
را پرت میکند. اگر نمیتوانید به حرفهای کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.
۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنیهای متفاوت دارید
برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن
بدهید. گاهی اوقات بچههای بزرگتر همه فرصت را برای خودشان میخواهند و یا بچههای
کوچکتر همه توجه پدر و مادر را جلب میکنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید
و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.
۱۶ـقسمهای کوچک و بیفایده نخورید و یا کودک را
مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو
نشکستی»
۱۷ـ ملاحظهگر باشید. حواستان به مکالماتتان با
دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان میگویید؟ چگونه با کودکتان حرف میزنید؟ آیا
با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف میزنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور
کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته
باشید.
۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوتهایی که با دنیای
شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید میشود و دیگران به او بها میدهند مشکلات و
احساساتش را راحتتر درمیان میگذارد. او یاد میگیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر
کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.
۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان
ماجرایی را تعریف میکند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر
مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بیمورد بکنید او علاقهاش را برای مطرح
کردن دیدگاهایش را از دست میدهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه میافتد
را برایتان تعریف میکند با پرسشهای بیمورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا
منحرف نشوید. سکوت کنید و احساساتتان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش
برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با
دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت میکند.
برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط
موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان
دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخها و واکنش هایشان باشید. گوش
دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.