در پاسخ می گوییم تخیلات همانند چاقوی دو لبه است
و این تخیل در کودکان باید جهت دهی شود
مثلا وقتی با کودکمان مهمان بازی میکنیم از تخیل
او در یادگیری مهارتهای زندگی مثل خانه داری، آشپزی وکمک درکارمنزل استفاده کنیم وتخیل
او را در جهت مثبت هدایت کنی
لبهٔ مثبت تخیل:
۱.فضای مناسب برای یادگیری
است.
۲. شخصیت پردازی می تواند
تبدیل به الگو شود.
۳.تخیلات کودک به سمت
منفی سوق پیدا نمی کند (البته) اگر شخصیت منفی در قصه گویی نباشد.
لبهٔ منفی تخیل:
۱. واگذار کردن کودک
به تخیلات خودش٬ این کودک قطعا می رود به سمت منفی.
۲. تنهایی بیش از حد
کودکان منجر به این می شود که بچه ها تخیلات منفی داشته باشند.
۳.عدم وجود امکانات
مناسب.
در قصه گویی ٬ قصه ها باید
ساختار ساده وقابل فهم متناسب با سن کودک داشته باشد.
ویژگی های قصه گویی:
✔۱. ساختار قصه باید
قابل فهم باشد.
✔۲. قصه باید حس کنجکاوی
ویادگیری کودک را غنا بخشد.
✔۳. قصه باید از حواس
متناسب کودک بهره بجوید. مانند حس مهم بصری
(قصه های تصویری)
✔۴. قصه نباید سریالی
باشد بلکه در هر قسمت باید به نتیجه برسد. اگر نتیجه ای نبیند مثل سر کار گذاشتن است.
باید این گونه باشد؛ امروز؛ قصه
+ نتیجه و فردا؛ قصه + نتیجه.
✔۵. باید بالحن وادبیاتِ
زیبا گفته شود.
✔۶. حتی المقدور سعی
کنیم داستان های واقعی وقابل فهم را بگوییم.
نکتهٔ مهم در محدودهٔ فکر کودکان این که؛ کودکان٬
جاندار پندار هستند وبه موجودات بی جان جان می دهند. کودکان انسان پندار هستند